بیورزونانس درمانی BRT (Bioresonance Therapy)
معرفی یا مقدمه یا پیشینه
در پزشکی مدرن، یک روش درمانی با استفاده از نوسانات الکتریکی، میدانهای الکترومغناطیسی و فرکانسهای انسانی که به درمان بیورزونانس (BRT) معروف است، رواج یافته است. درﻣﺎن ﺑﯿﻮرزوﻧﺎﻧﺲ (BRT) ﺷﺎﻣﻞ اﺻﻼح ﻋﻤﻠﮑﺮد ارﮔﺎﻧﯿﺰم، ﻧﺎﺷــﯽ از ﺗــﺄﺛﯿﺮ امواج اﻟﮑﺘﺮوﻣﻐﻨﺎﻃﯿﺴــﯽ ﺑــﺎ ﭘﺎراﻣﺘﺮﻫــﺎي مشخص اﺳﺖ، ﮐﻪ ﻣﺸﺎﺑﮥ ﭘﺎﺳﺦ دﯾﺎﭘﺎزون ﺑﻪ ﻃﯿﻒ ﻓﺮﮐﺎﻧﺴﯽ اﻣﻮاج ﺻﻮﺗﯽ ﻣﺸﺨﺺ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ. به عبارت دیگر BRT ﯾﮏ روش درﻣﺎﻧﯽ ﺑﺎ ﻧﻮﺳﺎﻧﺎت اﻟﮑﺘﺮوﻣﻐﻨﺎﻃﯿﺴﯽ ﺿﻌﯿﻒ اﻧﺪوژﻧﯽ و ﯾﺎ اﮔﺰوژﻧﯽ ﺑﺎ ﻓﺮمها و ﻓﺮﮐﺎﻧﺴﻬﺎي ﻣﺸﺨﺺ اﺳﺖ ﮐﻪ واﮐﻨﺸـﻬﺎي رزوﻧﺎﺳـﯽ در ارﮔـﺎﻧﯿﺰم اﯾﺠـﺎد ﻣـﯽﮐﻨـﺪ. ﻧـﻮآوري در اﯾـﻦ روش اﺳـﺘﻔﺎده از ﺗـﺄﺛﯿﺮ ﭘﺎراﻣﺘﺮﻫـﺎي اﻟﮑﺘﺮوﻣﻐﻨﺎﻃﯿﺴﯽ ﺑﺮ وﺿﻌﯿﺖ رزوﻧﺎﻧﺴﯽ ارﮔﺎﻧﯿﺰم اﺳﺖ. اﺳﺎس درﻣﺎن ﻣﺒﺘﻨـﯽ ﺑـﺮ ﺳـﺮﮐﻮب طیفهای ﻓﺮﮐﺎﻧﺴـﯽ اﻣـﻮاج ﭘﺎﺗﻮﻟﻮژﯾﮑﯽ و ﺑﺎزﺳﺎزي و ﺗﺸﺪﯾﺪ اﻣﻮاج ﻓﯿﺰﯾﻮﻟﻮژﯾﮑﯽ و ﺣﻔﻆ ﻫﻤﺰﻣﺎﻧﯽ ﻧﺴﺒﯽ ﺑﯿﻦ ﻓﺮاﯾﻨﺪﻫﺎي ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻣﻮﺟﯽ اﺳـﺖ ﮐـﻪ تشکیل دﻫﻨﺪة ﻫﻤﻮﺳﺘﺎز ﻓﯿﺰﯾﻮﻟﻮژﯾﮑﯽ ارﮔﺎﻧﯿﺰم ﻣﯽﺑﺎﺷﻨﺪ.
اثر درمانی BRT بر اساس ایدههای تجربی است که برای اولین بار توسط دکترF. Morell[1] در سال 1977 بیان شد. متعاقباً F. Morell به همراه مهندسE. Rasche[2] یک روش درمانی تحت عنوان MORA-درمانی که بر گرفته از نام Morell-Rasche بود، توسعه دادند. در طول زمان اصطلاحات دیگری همچون درمان بیورزونانس، درمان بیورزونانسMORA ، درمان اطلاعات بیوفیزیکی، درمان بیوفیزیکیMORA ، درمان بیوانفورماتیک که شامل نوسانات الکترومغناطیسی فرکانس پایین میباشد، نام گرفتند. در حال حاضر، تقریباً تمام اصطلاحات فوق علیرغم این واقعیت که بر اساس همان فرضیه F. Morell هستند، استفاده میشود.
- Morell کلیه طیف میدانهای الکترومغناطیسی و تابشی در محدوده بینایی را به عنوان حامل اطلاعات مهم بیولوژیکی در نظر گرفت که میتواند در درمان استفاده شود. در سیستم BRT توسعه یافته توسط E. Morell، همراه با نوسانات الکتریکی خود بیمار (BRT درونزا)، درمان با میدانهای الکترومغناطیسی خارجی و تابش (BRT اگزوژن) نیز مورد استفاده قرار گرفت.
در سال 1992، بر اساس ایده F. Morell، Briigemann GmbH آلمانی دستگاه ®BRT BICOM (مشتق شده از Biocommunication) و سپس برای درمانهای مالتی رزونانس دستگاه – MUL ~ TICOM را توسعه داد. در حال حاضر، نسخهها و تغییرات مختلف دستگاههای BICOM توسط REGUMED Regulative Medizintechnik GmbH (آلمان) تولید میشوند. دستگاه تولیدی شده و روش درمانی، بر اساس روش شناسی فرض شده توسط F. Morell، بسیار محبوب شده است و با موفقیت در بسیاری از کشورها برای بیش از 40 سال استفاده میشود.
در کشور روسیه، روش BRT به لطف تحقیق و توسعه انجام شده توسط تیم مرکز سیستم های پزشکی هوشمند “IMEDIS” که تحت رهبری Yu.V آغاز شد، گسترش یافته است. گوتوفسکی[3]، اولین کار آزمایشی بر روی توسعه روش BRT را در اواسط دهه 1980 انجام داد. تیمی از توسعه دهندگان تجهیزات پزشکی تشخیصی و درمانی که بعداً مرکز IMEDIS را سازماندهی کردند در سال 1994، برای اولین بار، دستگاههای BRT توسعه یافته در مرکز IMEDIS برای تولید و استفاده تولید کردند.
مفهوم BRT تطبیقی درونزا، که مبتنی بر رویکرد سیستمیک و مریدینی برای درمان بیماریهای مختلف است، توسط گوتوفسکی[4] در تجهیزات تشخیصی و درمانی تولید شده توسط مرکز IMEDIS پیادهسازی شد. همراه با ایجاد تجهیزات تشخیصی و درمانی توسط تیم مرکز IMEDis به رهبری گوتوفسکی، رویکردهای روششناختی اساساً جدیدی برای استفاده از روش BRT در درمان بیماریها با نوزولوژیهای مختلف و همچنین در توانبخشی و پزشکی ورزشی و در مطالعات آزمایشگاهی با هدف اثبات تجربی عملکرد روش BRT توسعه داده شد. نتایج بهدستآمده در مرکز IMEDIS در انجام کارهای تحقیقاتی، تدوین برنامههای درسی برای تحصیلات تکمیلی پزشکان و توصیههای روششناختی مورد استفاده قرار گرفت. در کشور روسیه مرکز IMEDIS در حال حاضر پیشرو در توسعه و ساخت دستگاههای BRT است. در حال حاضر نتایج استفاده موفق از BRT در درمان بیماریهای مختلف از اختلالات روان تنی گرفته تا بیماری های دژنراتیو در ادبیات تحقیق منتشر شده است. همچنین نشریات اختصاصی وجود دارند که نتایج مطالعات آزمایشگاهی تجربی و بالینی و فیزیولوژیکی BRT را با استفاده از گروههای کنترل منعکس میکند.
ماهیت میدانهای الکترومغناطیس و تشعشات بیولوژیکی
تمام فرآیندهای حیاتی در بدن انسان با تولید میدانهای الکترومغناطیسی همراه است. کلیه بافتها و اندامهای انسان منابع بیوالکتروشیمیایی از میدانهای الکتریکی، مغناطیسی و تشعشعات الکترومغناطیسی هستند که تمام عملکردهای حیاتی اساسی را تشکیل میدهند. در نتیجه، ساختار پیچیدهای در سطح بدن و در فضای اطراف آن از پتانسیلهای الکتریکی سطحی و همچنین میدانهای مغناطیسی که میدان اطلاعاتی بدن هستند تشکیل میشود و عملکرد اندامها و سیستمهای آن را منعکس میکند.
میدانهای الکترومغناطیسی در نتیجه عملکردهای اساسی بدن انسان، در میان بسیاری از تظاهرات دیگر، شاخصهای قابل اعتماد و اطلاعاتی هستند که وضعیت فیزیولوژیکی و پاتولوژیک و همچنین پویایی زمانی آنها را مشخص میکنند. ثبت زمانی فعالیت الکتریکی این میدانها به طور گسترده برای اهداف تشخیصی مانند نوار قلب، الکتروانسفالوگرام، الکترومیوگرام و غیره بطور گسترهای مورد استفاده قرار میگیرد. تجزیه و تحلیل سیگنالهای بیوالکتریک نشان میدهد که آنها عمدتاً در طبیعت تصادفی هستند و محدوده فرکانس آنها در محدوده چند هرتز تا دهها کیلوهرتز قرار دارد.
منابع این سیگنالها بافتهای تحریکپذیر (عضله و عصبی) و اندامهایی هستند که عمدتاً از این بافتها تشکیل شدهاند: قلب، مغز و نخاع، دستگاه گوارش و اندامهای حسی. تعدادی از عملکردهای سلولی با حرکت یونها از طریق غشای آن مرتبط است که جریانی درون سلولی ایجاد میکند و در نتیجه میدانهای الکتریکی و مغناطیسی در اطراف سلول ایجاد میشود. سلولهای تحریکپذیر در طول فرآیند تحریک میتوانند میدانهای الکتریکی را هم در ناحیه فرکانس-پایین 200 هرتز و هم با هارمونیکهای فرکانس-بالا تا 10 کیلوهرتز تولید کنند. از سوی دیگر، اگرچه این پدیدهها به گروهی از سلولهای تخصصی محدود میشوند، اما در ساختارهای پیچیده، تشکیلات تحریکپذیر دیگری از طریق میدانهای الکتریکی تولید شده در این فرآیندها دخالت خواهند داشت.
Informational value of the II bioelectric signal | Process characteristics | |
Frequency range | Amplitude | |
Electrocardiography | 0.15-300 Hz | 0.03-3.0 mV |
Electrooculography | 0.1-5 Hz | 20-200 mV |
Electroretinography
a-vibrations b-oscillation |
duration of waves
~ x 200 μs
|
45-65 μV 200-400 μV |
Electronystagmography | 3-7 Hz | 10-100 mV |
Electroencephalography
1-Rhythm 2-Rhythm 3-Rhythm 4-Rhythm 5-Rhythm 6-Rhythm 7-rhythm |
0.3-3.5 Hz 3.5-8.0 Hz 8.0-13 Hz 13-35 Hz 35-80 Hz 7-11 Hz 4-5 Hz |
10-30 μV > 20 μV 20-100 μV 5-30 mkv 2-10 μV 20-40 μV 20-40 μV |
Electrocorticography | 0.3-80 Hz | 20 μV – 1 MB |
Electroneurography | maximum frequency
10 kHz |
6-20 mV |
Electromyography | 1 Hz – 10 kHz | 0.02-3 mV |
Electromyelography | 0.5-20 Hz | 10-60 mV |
Electrogastrography | 0.05-0.2 Hz | 0.2-1 MB |
انتشار تکانههای تحریک به شکل پتانسیل عمل یا پتانسیلهای آهسته در حال تغییر (تونیک) بر سلولها و بافتهای اطراف تأثیر میگذارد. این تأثیر میتواند به صورت افزایش تحریکپذیری (کاهش پتانسیل غشاء و توسعه پتانسیل عمل) به عنوان هایپرپلاریزه شدن و کاهش تحریکپذیری تأثیر بگذارد. انتقال یونی از طریق غشاهای تحریکپذیر جریانهای الکتریکی متناوب یا بسیار آهسته (شبه ثابت) ایجاد میکند که با جریان یافتن در محیط، مستقیماً سایر اندامها و بافتها را تحت تأثیر قرار میدهند. بنابراین، میتوان در مورد نقش مهم میدانهای بیوالکتریکی درونزا در فرآیندهای فعالیت عادی سیستمهای زنده صحبت کرد. همه این میدانها میتوانند نقش مشخصی در فرآیند تبادل اطلاعات توسط سلولها، بافتها و اندامها داشته باشند و در نتیجه در فرآیندهای خودتنظیمی در بدن شرکت کنند.
ثبت میدانهای الکترومغناطیسی بخشهای مغناطیسی بدن به شکل مگنتوکاردیوگرام، مگنتوآنسفالوگرام، مگنتومیوگرام و غیره، و همچنین سیگنالهای بیوالکتریک، به فرد اجازه میدهد تا وضعیت اندامهای اصلی و سیستمهای عملکردی بدن را به طور عینی ارزیابی کند. برخلاف فعالیت بیوالکتریک، ثبت مولفه مغناطیسی به دلیل ارزش بسیار کم القای مغناطیسی، که بسیار کمتر از مولفه ثابت میدان مغناطیسی زمین است، مشکلات زیادی را ایجاد میکند.
بطور کلی میدانهای بیومغناطیسی بسته به منابعشان به سه گروه تقسیم میشوند: گروه اول با نقشهای بیومغناطیسی ایجاد شده توسط منابع بیوالکتروشیمیایی، که شامل اندامها و بافتهای تحریکپذیر است، نشان داده میشود. میدانهای مغناطیسی ذرات مغناطیسی در اندازههای میکرو و نانو که منشأ بیولوژیکی دارند (مگنتیت بیوژنیک) یا به هر طریقی از محیط وارد بدن میشوند، از گروه دوم هستند. و در نهایت، میدانهایی که منشأ خود را مدیون ناهمگونی حساسیت مغناطیسی بافتهای بدن هستند، در گروه سوم قرار میگیرند. مهمترین آنها در بعد پزشکی میدانهای بیومغناطیسی گروه اول و در نتیجه تغییرات بیوالکتریک حاصل از آنها است که اخیراً در فرآیند تشخیص و درمان استفاده میشوند.
بیورزونانس درمانی و سیستمهای کنترلگر بدن
سیستمهای کنترلگر بیولوژیکی از طریق میدانهای الکتریکی، که علاوه بر تنظیم عصبی-هومورال، با مشارکت سیستم عصبی محقق میشود، در سال 1962 توسط RO Becker و N. Friedman کشف شد. نظریه سیستمهای عمومی معمولاً با نام لودویگ فون برتالانفی[5] مرتبط است، که اصول نظریه، مفاهیم اساسی و فرمول بندیها را در دهه 1930 بازنشر کرد که بعداً اصلاح شد. تعاریف زیادی از مفهوم “سیستم” وجود دارد، با این حال، از دیدگاه پزشکی-بیولوژیکی، تعریف زیر بیشتر با آن مطابقت دارد: “یک سیستم مجموعهای از عناصر وابسته به هم است که با هم در تعامل هستند (طبق گفته PK Anokhin) و به عنوان یک جزء از کل در جهت دستیابی به یک هدف مشترک (حفظ هموستاز نرمال بدن) فعالیت میکنند. عوامل شیمیایی، بیولوژیکی و همچنین عوامل دیگر به عنوان مثال سبک زندگی، که برای تأثیرگذاری بر این سیستمها به منظور دستیابی به یک نتیجه قابل پیشبینی، با عنوان یک اثر درمانی، مورد استفاده قرار میگیرد.
در عین حال، فرآیندهای کنترلگر و خود تنظیمی در بدن بسیار پیچیده است بطوریکه میبایست سطح بهینهای از پارامترهای فیزیولوژیکی بسیار متفاوت حفظ شود، این موضوع شامل حفظ ویژگیهای ضروری سیستمهای بیولوژیکی میشود که نمیتواند آن را به مجموع ویژگیهای زیرسیستمهای هر سیستم اصلی کاهش یابد.
در این مورد، درمان به عنوان یک فرآیند کنترلگر در صورت وجود انحراف در عملکرد یک یا چند سیستم دیگر از مقداری که به عنوان “سطح نرمال” تعریف میشود، در نظر گرفته میشود. هدف از اعمال این فرآیند کنترلی، دستیابی به وضعیت نرمال فیزیولوژیکی که برای هر فرد منحصر بفرد بوده، میباشد، که نتیجتا منجر به حفظ (تثبیت) پارامترهای اصلی فعالیت حیاتی ارگانیسم در محدوده معین میشود که به آن هموستاز نرمال ارگانیم نیز گفته میشود. فرآیند درمانی در بخش بیورزونانس تراپی ترکیبی از فرد بیمار و سیستم کنترلگر درمانی است که به طور مستقیم و یا غیر مستقیم (بصورت فیدبکی از خود بیمار) فراهم میشود.
در اصل، اثربخشی سیستمهای کنترلگر به وجود نظارت مداوم بر شاخصهای فیزیولوژیکی خاص بستگی دارد که عملکرد بهینه بیمار را فراهم میکند. تشخیص و انتخاب آن دسته از شاخصهایی که به طور کامل وضعیت عملکردی بدن انسان را توصیف میکنند، کار نسبتاً دشواری است، زیرا همه آنها با ناهمگونی کیفی و کمی در ارزش بیولوژیکی یا، به طور دقیقتر، ارزش تشخیصی خود مشخص میشوند. این کار با تفاوت قابل توجهی در ماهیت توسعه این پارامترها در زمان پیچیدهتر میشود. به عنوان مثال، میتوان “ثابت زمانی” واکنش سیستم عصبی را که حداکثر برابر با چند ثانیه است و واکنشهای متابولیکی که با پارامترهای زمانی بسیار متفاوت مشخص میشوند را تعیین کرد. علاوه بر این، در بدن انسان، همراه با پارامترهایی که از نظر فنی به راحتی قابل اندازهگیری هستند (فعالیت بیوالکتریک اندامها، دما، تظاهرات مکانیکی)، شاخصهایی نیز وجود دارد که به دلیل پیچیدگی و عدم امکان آنالیز مستقیم (برخی پارامترهای بیوشیمیایی و سیتوژنتیکی)، به سادگی نمیتوان آنها را به طور مستقیم اندازهگیری کرد. بنابراین، برای شاخصهایی مانند فعالیت حیاتی ارگانیسم، مبنایی برای اندازهگیری مستقیم جز روشهای بسیار تهاجمی وجود ندارد، بعبارت دیگر هیچ سنسوری برای اندازهگیری قابل قبول “عملکرد فنی” و “زمان پاسخ” به دلیل پیچیدگی و عدم امکان آنالیز مستقیم (برخی پارامترهای بیوشیمیایی و سیتوژنتیک) وجود ندارد.
وجود چنین ناهمگونیهایی به طور قابل توجهی اثر مستقیم سیستمهای کنترلگر خارجی بروی سیستمهای فیزیولوژیکی را پیچیده میکند، به خصوص اگر هدف نهایی ایجاد یک سیستم فنی بسته باشد که در روش BRT استفاده میشود. در یک فرآیند درمانی، شیء کنترل شده (بیمار) تحت تأثیر یک یا چند عامل مزاحم خارجی ناشی از محیط قرار میگیرد که این امر، بر اثرگذاری و عملکرد فرآیند درمانی خارجی تاثیر میگذارد. بسته به ماهیت عامل مزاحم، دامنه و مدت زمان، میتواند منجر به پاسخهای کوتاه مدت بدن شود که تداخل جدی با فرآیند درمانی خارجی ندارد. قرار گرفتن در معرض شدید، طولانی مدت یا مکرر میتواند باعث تغییرات عملکردی یا ساختاری (مورفولوژیکی) قابل توجهی در بدن شود، یا به جبران و بهبود فرآیندهای تطبیقی در بدن کمک کند. با وجود ماهیت تأثیرات خارجی (عوامل مزاحم)، نقش سیستمهای کنترلگر داخلی (بیولوژیکی) در مقایسه با سیستمهای خارجی به طور قابل توجهی افزایش مییابد و نتیجه نهایی توسط ذخایر عملکردی عمومی بدن تعیین خواهد شد.
مفاهیم اصلی در مورد وجود دو سیستم الکتریکی کنترلگر در بدن قبلاً توسط N.A. Aladzhalova فرموله شده و به طور تجربی تأیید شده است. بر اساس این فرضیه، دو سیستم کنترلی در بدن متمایز میشوند که با توجه به ماهیت رفتارشان در زمان، به سریع و کند تقسیم میشوند. سیستم اول-سریع، مسئول واکنشهای سریع است که پاسخی به تحریک در نظر گرفته میشود. سیستم دوم- آهسته، مسئول ارزیابی عوامل محیطی فعال، بازسازی سطح فعالیت بدن (هموستاز) در رسیدن به ثبات و پایداری میباشد. به گفته N.A. Aladzhalova “یکی از نشانههای یک سیستم کنترلگر آهسته این است که به یک اختلال خارجی ناچیز منفرد (تصادفی) واکنش نشان نمیدهد. واکنش آن به عوامل محیطی تقریبا به طور سیستماتیک و برای چندین ساعت انجام میشود و نه تنها میتواند با غلبه بر تغییرات ایجاد شده در محیط داخلی، بلکه در بازسازی سطح فعالیت بدن (هموستاز)، با در نظر گرفتن عامل جدید اقدام نماید”. سیستم کنترلگر آهسته – بر پارامترهای سریع تأثیر میگذارد و در نتیجه سطح فعالیت بدن را تغییر میدهد. تغییرات در سیستم کنترل آهسته نه تنها با هدف تنظیم سیستم برای حفظ هموستاز انجام میشود، بلکه همچنین مکانیسمهایی را فعال میکند که به طور فعال پارامترهای سیستم را تغییر میدهند و این تغییرات را پس از اثر اصلاح میکنند. بنابراین، یک سیستم کنترل آهسته بیشترین مقاومت را در برابر تأثیرات خارجی دارد و توانایی انتخاب مقادیر لازم را برای خود دارد. ظرف چند ساعت انجام میشود و میتواند نه تنها با هدف غلبه بر تغییرات القایی در محیط داخلی، بلکه همچنین در بازسازی فعال سطح فعالیت بدن با در نظر گرفتن عملکرد عامل جدید باشد. به ما این امکان را میدهد که چنین سیستمهایی را به عنوان بالاترین درجه اعتنایی در نظر بگیریم، که به ویژه برای حفظ هموستاز در سطح بهینه مهم است. در این زمینه، روش BRT به عنوان روشی برای تأثیر عامل کنترلگر خارجی بر عملکرد هر سیستم فیزیولوژیکی بدن، بر اساس پدیدههای رزونانس مرتبط با سیگنالهای الکترومغناطیسی در نظر گرفته میشود.
مکانیزم فیزیولوژیکال عملکرد روش بیورونانس تراپی
BRT بر اساس فرضیات ارائه شده توسط E. Morell در سال 1977 در خصوص وجود دو نوع نوسانات الکتریکی شامل نوسانات “فیزیولوژیکی” یا “هماهنگ” و “Tatological” یا “ناهماهنگ” در بدن انسان است. در ارﮔﺎﻧﯿﺰم اﻧﺴﺎن در ﺣﺎﻟﺖ ﻓﯿﺰﯾﻮﻟﻮژﯾﮑﯽ ﺳﺎﻟﻢ، ﻫﻤــﺎﻫﻨﮕﯽ ﻧﺴــﺒﯽ در ﻓﺮاﯾﻨــﺪﻫﺎي ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻧﻮﺳﺎﻧﯽ (ﻣﻮﺟﯽ) ﺣﻔﻆ ﻣﯽﺷﻮد، در ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ در وﺿﻌﯿﺖ ﺑﯿﻤﺎري اﺧﺘﻼﻻﺗــﯽ در ﻫﻤــﺎﻫﻨﮕﯽ ﻧﻮﺳــﺎﻧﯽ ﺑــﺪن ﻣﺸــﺎﻫﺪه ﻣــﯽﮔﺮدد. اﯾﻦ اﻣﺮ ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺼﻮرت اﺧﺘﻼل در ﻓﺮاﯾﻨﺪﻫﺎي اﺻﻠﯽ ﻓﯿﺰﯾﻮﻟﻮژﯾﮑﯽ ﺑﺮوز ﮐﻨــﺪ، ﺑــﻪ ﻃــﻮر ﻣﺜــﺎل، ﻧﺎﺷــﯽ از ﻣﮑﺎﻧﯿﺰمهاي ﺗﺤﺮﯾﮏ ﯾﺎ ﺗﻮﻗﻒ در ﺳﯿﺴﺘﻢ ﻣﺮﮐﺰي اﻋﺼﺎب و ﯾﺎ ﺗﻐﯿﯿﺮات و ﺗﺄﺛﯿﺮات ﻣﺘﻘﺎﺑﻞ در ﺑﺨﺸﻬﺎي ﻗﺸﺮي و زﯾﺮ ﻗﺸــﺮي ﻣﻐﺰ ﻣﺸﺎﻫﺪه ﺷﻮد. ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ دﻟﯿﻞ ﺗﺄﺛﯿﺮات رزوﻧﺎﻧﺴﯽ و ﻣﯿﺰان ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﯽ ﺳﯿﺴﺘﻢﻫــﺎي ارﮔــﺎﻧﯿﺰم در ﻋﻤﻠﮑﺮدﻫــﺎي آﻧﻬــﺎ در ﺣــﺎل ﺣﺎﺿﺮ ﻧﻘﺶ ﻣﻬﻤﯽ را اﯾﻔﺎء ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ.
BRT درﻣﺎن ﺑﺎ ﻧﻮﺳﺎﻧﺎت اﻟﮑﺘﺮوﻣﻐﻨﺎﻃﯿﺴﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻃﯽ آن ﺳﺎﺧﺘﺎرﻫﺎي ارﮔﺎﻧﯿﺰم ﺗﺤﺖ ﺗﺄﺛﯿﺮ رزوﻧﺎﻧﺲ ﻗــﺮار ﻣــﯽﮔﯿﺮﻧــﺪ. اﺛﺮﮔﺬاري ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﻫﻢ در ﺳﻄﺢ ﺳﻠﻮﻟﯽ، ﺳﻄﻮح اﻧﺪامها، دﺳﺘﮕﺎهها و ﻫﻢ در ﺳﻄﺢ ﮐﻞ ارﮔﺎﻧﯿﺰم ﺻﻮرت ﮔﯿﺮد. اﯾﺪة اﺻﻠﯽ ﮐﺎرﺑﺮد رزوﻧﺎﻧﺲ در ﭘﺰﺷﮑﯽ، ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑﺮ اﯾﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ در ﺻﻮرت اﻧﺘﺨﺎب ﺻﺤﯿﺢ ﻓﺮﮐﺎﻧﺲ و ﻧﻮع اﺛﺮﮔﺬاري درﻣﺎﻧﯽ (اﻟﮑﺘﺮوﻣﻐﻨﺎﻃﯿﺴﯽ)، ﻣﯽﺗﻮان ﻧﻮﺳﺎﻧﺎت ﻃﺒﯿﻌﯽ (ﻓﯿﺰﯾﻮﻟﻮژﯾﮑﯽ) را در ارﮔﺎﻧﯿﺰم اﻧﺴﺎن ﺗﺸﺪﯾﺪ و ﻧﻮﺳﺎﻧﺎت ﭘﺎﺗﻮﻟﻮژﯾــﮏ را ﺿــﻌﯿﻒ ﮐــﺮد. ﺑــﺪﯾﻦ ﺗﺮﺗﯿــﺐ، ﺗــﺄﺛﯿﺮ ﺑﯿﻮرزوﻧﺎﻧﺲ ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﻫﻢ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﻋﺎﻣﻞ ﺧﻨﺜﯽ ﮐﻨﻨﺪه ﻧﻮﺳﺎﻧﺎت ﭘﺎﺗﻮﻟﻮژﯾﮏ و ﻫﻢ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان اﺣﯿﺎءﮐﻨﻨﺪة ﻧﻮﺳــﺎﻧﺎت ﻓﯿﺰﯾﻮﻟــﻮژﯾﮑﯽ ﮐﻪ در وﺿﻌﯿﺖﻫﺎي ﭘﺎﺗﻮﻟﻮژﯾﮏ ﻣﺨﺘﻞ ﺷﺪهاﻧﺪ، ﻋﻤﻞ ﮐﻨﺪ. در طول درمان، بیمار و ماژول یک حلقه بسته از تنظیم تطبیقی را تشکیل میدهند که به بدن اجازه میدهد از قابلیتهای خود برای بازگشت به حالت هموستاز فیزیولوژیکی استفاده کند. نوسانات پاتولوژیک ناشی از ورود یک عامل بیماریزا به بدن یا ایجاد یک بیماری و برهم زدن تعادل هموستاتیک آن به روش خاصی پردازش شده و در بدن بیمار خاموش میشود، در حالی که نوسانات فیزیولوژیکی تقویت میشود.
روش ﭘﯿﺸﻨﻬﺎدي ﻃﺐ ﺳﻨﺘﯽ، ﺑﺮﺧﻼف ﺑﺴﯿﺎري از روﺷــﻬﺎي ﺷــﻨﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪة ﻓﯿﺰﯾﻮﺗﺮاﭘﯽ، ارﺗﺒﺎﻃﯽ ﺑﺎ ﮔﺮﻣﺎﯾﺶ ﺑﺎﻓﺘﻬﺎي ﺑﺪن ﻧﺪارد، ﮐﻪ ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ اﯾﻦ ﻣﻄﻠﺐ، ﻣﯽﺗﻮان روش ﻣــﺬﮐﻮر را ﺑــﻪ ﻋﻨــﻮان ﯾﮑــﯽ از روﺷﻬﺎي درمانی “درﻣﺎن به کمک ﻣﯿﺪاﻧﻬﺎي اﻟﮑﺘﺮوﻣﻐﻨﺎﻃﯿﺴـﯽ ﺿـﻌﯿﻒ” در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺖ. دﺳﺘﮕﺎه ﻣﻮرد ﻧﯿــﺎز ﺑــﺮاي اﺟــﺮاي اﯾــﻦ روش ﻣــﯽﺗﻮاﻧــﺪ ﺑــﺎ اﺛﺮﮔــﺬاري اﻟﮑﺘﺮﯾﮑﯽ (از ﻃﺮﯾﻖ ﺗﻤﺎس ﺑﺎ ﭘﻮﺳﺖ، ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از اﻟﮑﺘﺮودﻫــﺎي اﻧﺘﻘــﺎل دﻫﻨــﺪة ﺟﺮﯾــﺎن) و اﺛﺮﮔــﺬاري اﻟﮑﺘﺮوﻣﻐﻨﺎﻃﯿﺴــﯽ (ﺑــﺪون ﺗﻤﺎس، از ﻃﺮﯾﻖ اﻧﻮاع ﻣﺨﺘﻠﻒ اﻟﻘﺎء ﮐﻨﻨﺪه ﻫﺎ “اﻧﺪﮐﺘﻮرﻫﺎ) ﺑﺎﺷﺪ. دﺳﺘﻮراﻟﻌﻤلهای آﻣﻮزﺷــﯽ ﺑــﺎ روﺷــﻬﺎي ﭘﯿﺸــﺮﻓﺘﻪ ﺑــﺮاي روش BRT ﺗﺪوﯾﻦ ﺷﺪهاﻧﺪ. روشهاﯾﯽ ﮐﻪ ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑﺮ اﻧﺘﺨﺎب رژﯾﻢ ﻓﺮﮐﺎﻧﺴﯽ و ﻧﻮع ﺳﯿﮕﻨﺎل درﻣﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﮐﻤﮏ راﺑﻄﮥ ﻣﻌﮑﻮس ﺑﯿﻤﺎر ﻣﯽﺑﺎﺷﻨﺪ، ﯾﺎ روشهاﯾﯽ ﮐــﻪ ﻧــﻮع ﺳــﯿﮕﻨﺎل درﻣــﺎﻧﯽ ﺑــﺎ ﻓﻌﺎﻟﯿــﺖ ﺑﯿــﻮاﻟﮑﺘﺮﯾﮑﯽ ﺳــﺎﺧﺘﺎرﻫﺎي ﻣﺨﺘﻠــﻒ در ﺣﺎﻟــﺖ ﻃﺒﯿﻌﯽ (ﻓﯿﺰﯾﻮﻟﻮژﯾﮑﯽ) ﺑﺪن ﻣﻄﺎﺑﻘﺖ دارد، از ﺑﯿﺸﺘﺮﯾﻦ ﻣﺰﯾﺖ ﺑﺮﺧﻮردارﻧﺪ. در اﯾﻦ راﺑﻄﻪ، در ﺣﺎل ﺣﺎﺿﺮ ﺑﺎﯾﺪ دو ﻧﻮع اﺻﻠﯽ درﻣﺎن را ﺗﻔﮑﯿﮏ ﮐﺮد:
الف) بیورزونانس تراپی آندوژنی: این نوع درمان بوسیلة نوسانات الکترومغناطیسی خود ارگانیزم انسان بعد از اثرگذاری ویژه روی آنها صورت میگیرد؛
ب) بیورزونانس تراپی اگزوژنی: این درمان با وارد کردن سیگنالها خارجی صورت میگیرد که طی آنها برخی از اندامها و دستگاههای مختلف ارگانیزم انسان وارد رزونانس میشوند. به طور مثال، بوسیلة میدانهای مغناطیسی که توسط ژنراتورهای مخصوص ایجاد میشوند.
انواع درمانهای طراحی و تست شدة بیورزونانس تراپی را میتوان در درمان وضعیتهای پاتولوژیکی برای بیماران بستری و سرپایی، در طیفی گسترده، بصورت تک درمان یا درمانهای ترکیبی مورد استفاده قرار داد: بیمار باید به منظور تعیین و تأیید تشخیص بیماری با روشهای تخصصی مورد معاینه قرار گیرد.
این دستورالعملهای آموزشی برای پزشکانی که دارای آمادگی لازم در زمینة رفلکسوتراپی و طب سنتی هستند و پزشکان متخصص در عرصة بیورزونانس تراپی و رفلکسوتراپی در نظر گرفته شده است.
موارد استفاده و عدم استفاه از روش
موارد استفاده
- اختلالات عملکردی با منشاء مختلف؛
- بیماریهای سیستم عصبی و اندامهای حسی؛
- سندرومهای درد با موضع و منشاء مختلف؛
- بیماریهای دستگاه گردش خون؛
- بیماریهای اندامهای تنفسی؛
- بیماریهای دستگاه گوارش؛
- بیماریهای پوست و سلولهای زیرجلدی؛
- بیماریهای دستگاه اسکلتی- عضلانی؛
- بیماریهای اندامهای ادراری- تناسلی؛
- زخمهای دیر بهبود.
موارد عدم استفاده
- تودههای خوش خیم و بدخیم؛
- اختلال در انعقاد خون؛
- اختلالات حاد در خونرسانی به مغز و کرونار؛
- حاملگی؛
- بیماری صرع؛
- وجود محرک الکتریکی(پیس میکر) در بیمار قلبی؛
- حساسیت فردی نسبت به جریان برق؛
- آسیب و بیماریهای پوستی در مواضع تحریک الکتریکی؛
- وضعیت حاد تحریکات روانی یا حالتهای مستی؛
هدف اصلی از درمان بیورزونانس به کمک امواج ضعیف الکترومغناطیسی، شناسایی و رفع همة منابع بروز نوسانات پاتولوژیک ناهماهنگ اندوژنی و اگزوژنی ناشی از بیماری در ارگانیزم است. چندین روش اساسی برای بیورزونانس تراپی طراحی شده است:
بیورزونانس تراپی روی همة مدارهای (مریدیانهای) طب سوزنی
در صورتی که در تشخیص به روش Voll در تعداد زیادی از مریدیانها (بیش از 3 مدار) انحراف از وضعیت نرمال مشاهده شود، این روش مورد استفاده قرار میگیرد. از الکترودهای دستی، پایی و پیشانی برای تراپی استفاده میشود. دستگاه در حالت «روی همة مدارها» تنظیم میشود و زمان تراپی برای هر مدار در حدود 1/0 ثانیه تا چند ثانیه (1/0 ثانیه برای وضعیتهای حاد و چند ثانیه برای وضعیتهای مزمن) انتخاب میشود.
طول مدت هر جلسة تراپی معمولاً 20 دقیقه است. زمان پایان تراپی هنگامی است که شاخصهای روی نقاط اندازهگیری به روش Voll به 65-50 واحد برسند و «افت عقربه» روی مقیاس دستگاه مشاهده نشود.
بیورزونانس تراپی روی برخی از مریدیانهای طب سوزنی
در صورتیکه با تشخیص به روش Voll انحراف از حالت طبیعی روی 3-2 مریدیان مشاهده شود، بیورزونانس تراپی روی همان مریدیانهای خاص انجام میشود. این مریدیانها روی دستگاه انتخاب و زمان تراپی روی آنها همانگونه که در فوق تشریح شد، تنظیم میشود. الکترودهای دستی و/یا پایی با توجه به این مریدیانها مورد استفاده قرار میگیرند.
طول مدت هر جلسة تراپی معمولاً 20 دقیقه است. زمان پایان تراپی هنگامی است که شاخصهای روی نقاط اندازه گیری به روش Voll به 65-50 واحد شرطی برسند و «افت عقربه» روی مقیاس دستگاه مشاهده نشود.
انواع مختلف تراپی روی مریدیانهای مختلف به شرح ذیل است:
پس از تشخیص به روش Voll، مریدیانها از نظر میزان بروز شاخصهای انحراف از حالت طبیعی رده بندی میشوند. تراپی از مریدیان دارای وخیمترین شاخصها آغاز میشود. پس از مداوای آن به روش Voll، مدار بعدی مورد درمان قرار میگیرد و به همین ترتیب تا آخر.
نوع دیگر تراپی مریدیانهای مختلف، شامل درمان مریدیان دارای اختلال بطور غیر مستقیم از طریق ارتباطات متقابل است. به طور مثال، مریدیانهایی که با مریدیان قلب ارتباط دارند، عبارتند از: مریدیان رودة باریک، ریهها، کیسة صفرا و پریکارد. به همین دلیل اختلالات مریدیان قلب را میتوان با تنظیم مریدیانهای مذکور از طریق آنها درمان کرد.
در همة روشهای بررسی شده، معکوس (inversion) طیف نوسانات پاتولوژیک امکان پذیر است که موجب افزایش تأثیر تراپی میشود.
بیورزونانس تراپی با استفاده از تست دارویی
در روند درمان میتوان تست اولیه به روش Voll را با استفاده از داروهای هامیوپاتی، نوزودها، ترکیبات ارگانیک و سایر داروهای مجاز پزشکی در حد مقرر به طور مستقیم (داروهای هامیوپاتی و ارگانیک) یا از طریق واردکردن به دستگاه (نوزودها) انجام داد. این امر استفاده از طیفهای نوسانات الکترومغناطیسی این داروها را برای تأثیرات متقابل رزونانسی با ارگانیزم بیمار امکان پذیر میکند.
برای درمان بیماران باید از داروهای هامیوپاتی که قبلاً به ثبت رسیدهاند، استفاده شود. در حال حاضر تهیه داروهای درمانی هامیوپاتی با استفاده از دستگاه برای « انتقال انرژی-اطلاعاتی» مجاز نمی باشد.
بیورزونانس تراپی با استفاده از نقاط اندازهگیری
درمان را میتوان نه تنها روی مریدیانها، بلکه روی نقاط مختلف اندازهگیری نیز که از حالت طبیعی انحراف دارند، انجام داد. بدین منظور از الکترودهای نقطهای استفاده میشود. این الکترودها روی نقاط شناسایی شده قرار میگیرند و بدون برگشت یا با برگشت به دستگاه وصل میشوند. تراپی نقطهای را میتوان با درمان مریدیانی توأم کرد.
فاصلة زمانی بین جلسات بیورزونانس تراپی با توجه به خصوصیت بیماری تعیین میشود. به طور مثال، در بیماریهای حاد تنفسی جلسات بیورزونانس تراپی را میتوان هر روز یا روزی چندبار انجام داد. در صورت مزمن بودن بیماری، جلسات درمانی به 2-1 بار در هفته کاهش و تا دستیابی به اثر کلینیکی پایدار و مثبت ادامه مییابد.
بیورزونانس درمانی درونزا یا BRT آندوژنی
مقدمه
روش BRT درونزا بر اساس مفهوم بدن انسان به عنوان منبع فعالیت بیوالکتریکی اندامها و بافتهایی است که در بدن وجود دارد و در سطح بدن به شکل پتانسیل یا جریان الکتریکی ثبت میشود.
در روش BRT درونزا، ارتعاشات الکتریکی به کمک الکترودهای سطحی واقع در سطح بدن گرفته میشود و از طریق کابل وارد دستگاه BRT میشود و پس از پردازش دوباره وارد بدن بیمار میشود. بسته به روش درمانی انتخاب شده، الکترودها را میتوان بر روی کف دست، کف پا، نقاط فعال بیولوژیکی (BAT) پوست یا مناطق زاخارین-گد (محلهای برجسته آناتومیکی) قرار داد.ایدههای کلاسیک F. Morello در مورد مکانیسم عملکرد درمانی BRT این است که دو نوع نوسانات الکتریکی، میدان و تشعشعات ثبت شده در بدن وجود دارد: “فیزیولوژیکی” یا “هماهنگ” و “پاتولوژیک” یا “ناهماهنگ”. نوسانات فیزیولوژیکی یا هماهنگ، در اکثریت ادبیات تحقیق به شکل سینوسی یا نزدیک به آنها از نظر شکلی ارائه شده است، در حالی که نوسانات پاتولوژیک یا ناهماهنگ به طور قابل توجهی با نوسانات سینوسی متفاوت میباشند و بنابراین از نظر ترکیب طیفی پیچیدهتر هستند. با توجه به الکتریکی بودن این ارتعاشات، به نظر میرسد که بتوان آنها را ضبط و به دستگاه BRT منتقل و مورد پردازش قرار داد و به کمک تجهیزات رادیویی الکترونیکی به بدن انسان بازگرداند. پردازش نوسانات ناهماهنگ الکتریکی وارد شده به دستگاه BRT از بدن انسان با معکوس کردن (تغییر فاز 180 درجه) اجزای “پاتولوژیک” و بازگرداندن آنها به بیمار انجام میشود.
در نتیجه، در حالی که نوسانات “فیزیولوژیکی” تقویت میشوند و به همان ترتیب وارد بدن میشوند،
نوسانات “پاتولوژیک” تعدیل و سرکوب میشوند. تعامل نوسانات الکتریکی پردازش شده و طبیعی در بدن انسان منجر به کاهش نسبت نوسانات پاتولوژیک و عادی سازی مداوم وضعیت بدن انسان میشود.
در حال حاضر، نقش مهم نوسانات الکتریکی داخلی در فرآیندهای حیاتی بدن انسان مشخص شده است و به ما امکان استفاده در فرآیندهای تشخیصی و درمانی را میدهد. این سیگنالهای الکتریکی علاوه بر شرکت در فرآیندهای خودتنظیمی، نقش مهمی در فعالیت تمام اندامهای داخلی و سیستمهای بدن دارند. این نوسانات الکتریکی که حامل اطلاعات مهم بیولوژیکی هستند بین ارگانها و هر یک از سیستمهای آن ارگانیسم ارتباطاتی برقرار میکنند که بر اساس تعریف V.G. Zilova به “هموستاز اطلاعاتی” یا بعبارت دیگر به “هموستاز الکترومغناطیسی” معروف میباشد.
نویز بیوالکتریک و فرآیندهای اطلاعاتی در درمان بیورزونانس درونزا
در تعریف کلاسیک، نویز به عنوان انحراف تصادفی از میانگین یا نوسان در نظر گرفته میشود. در اصل، هر نویز منبع اطلاعاتی است که میتوان با استخراج، با استفاده از روشهای تجزیه و تحلیل خاص، ویژگیهای مربوط به پارامترها را به دست آورد. دو دیدگاه در مورد نقش نویز در سیستمهای فیزیولوژیکی اصلی بدن وجود دارد. یکی از آنها این است که تداخل نویز با عملکرد کارآمد فرآیندهای سلولی و به ویژه یک عامل تداخلی در “بیان ژن” (فرآیند ترجمه اطلاعات ژنتیکی DNA)” میباشد. فرض بر این است که فرآیند پیری با افزایش تصادفی بودن “بیان ژن” همراه است و با رشد ارگانیسم، اثرات تصادفی “بیان ژن” افزایش مییابد. دیدگاه دیگر این است که نویز میتواند خواص مفیدی داشته باشد، زیرا باعث تغییر در تمایز سلولی میشود و اطلاعات را از سلولی به سلول دیگر منتقل میکند. اخیراً نگرش نسبت به پردازش نویزها در بدن به طور چشمگیری تغییر کرده است، مفید بودن نویزها و نقش مهم آن در اجرای عملکردهای مختلف بدن در حال شناسایی میباشند.
در بین انواع نویز، سه نوع اصلی نویز نویز سفید، قهوهای و فلیکر[1] قابل تشخیص است که از نظر ویژگیهای آماری و ترکیب طیفی متفاوت هستند. یکی از شناختهشدهترین و رایجترین مشخصههای هر سیگنال، ترکیب طیفی آن است که نشاندهنده یک توالی زمانی پیچیده به شکل نوسانات سینوسی فرکانسهای مختلف است که روی یکدیگر قرار گرفتهاند. یکی از ویژگیهای متمایز نویز سفید این است که اجزای طیفی آن به طور مساوی در کل محدوده فرکانس توزیع شدهاند. نویز براونی با حرکت حرارتی آشفته (براونی) مولکولها همراه است و به دما بستگی دارد.
شکل2.2. f فرکانس، G(f) طیف فرکانسی |
و در نهایت، نویز سوسو زدن (از انگلیسی “فلیکر” – “flicker”)، که بر خلاف نویز سفید با طیف یکنواخت در همه فرکانسها، دارای چگالی افزایش یافته در محدوده فرکانس پایین است. چگالی طیفی نویز فلیکر متناسب با 1/f است که f فرکانس است، بنابراین این نوع نویز اغلب نویز 1/f نامیده میشود.
بدن انسان یک منبع فعالیت بیوالکتریک خود به خودی است که ترکیب پیچیدهای از نوسانات الکترومغناطیسی اندامهای مختلف به شکلECG، EMG، EEG و فعالیت الکتریکی پوست به شکل EDG است. تمام این فعالیت حتی در غیاب هر نوع تحریک نیز آشکار میشود و در کل یک سیگنال نویز است. در اصل، هر سیگنالی از نظر اطلاعات مفیدی که میتواند حمل کند، از اهمیت قابل توجهی برخوردار است.
اطلاعات میتواند هم در نوسانات سینوسی به شکل دامنه، فرکانس یا فاز و همچنین در یک سیگنالِ نویز که میتواند مقدار قابل توجه بیشتری از اطلاعات را حمل کند، وجود داشته باشد. از آنجایی که فرآیندهای کدگذاری و انتقال اطلاعات در سیستمهای بیولوژیکی، از جمله در بدن انسان، طبق اصل فرکانس انجام میشود، نویز حاوی اطلاعات ارزشمندی است که تجزیه و تحلیل آن نتایجی از وضعیت سیستم و تعیین برخی از پارامترهای آن در اختیار قرار میدهد. در سیگنالهای بیوالکتریکی نوسانی، توان در یک باند فرکانس گسترده توزیع میشود، زیرا شکلگیری آن به دلیل مجموعهای از نوسانات سلولی یا بافتی است که فعالیت آنها ماهیت دورهای منظمی ندارد. چنین مجموعههایی منبع نویز بشمار میآیند که شامل طیف گسترهای از توان با پهنای باند مختلف میباشد که در بیشتر موارد با برهمنهی نوسانهایی که روی یکدیگر قرار گرفتهاند، تشکیل شدهاند.
نتایج مطالعات نظری و تجربی وجود نویز فلیکر را در فعالیت نورونها نشان دادهاند، در ضربان قلب، که در آن چگالی طیفی برای فرکانسهای زیر 0.3 هرتز بر اساس قانون 1/f تغییر میکند مانند ریتم EEG. فرآیندهای خود تنظیمی سیستمهای عملکردی بدن و حفظ ثبات محیط داخلی ماهیت نوسانی دارند که در آن نویزها از جمله نویزهای نوع 1/f نقش مهمی دارند. به عنوان مثال، نوسانات ضربان قلب در یک فرد سالم حاوی نویز فلیکر است و انحراف به سمت نویز سفید میتواند منجر به کاهش توانایی عملکردی و شروع یک بیماری شود، همانطور که در بیماران مبتلا به نارسایی مزمن قلبی اتفاق میافتد. خواص مشابهی از نویز فلیکر اخیرا برای استفاده در تشخیص پیش آگهی وضعیت سیستم قلبی عروقی – پیش بینی سیستمیک و احتمالی تغییرات پیشرونده در بیماران مبتلا به آسیب شناسی میوکارد در نظر گرفته شده است. مطالعات نقش تغییرات در “بیان ژن” در طول پیری نشان داده است که آنها با انتقال از نویز فلیکر به نویز سفید مشخص میشوند که سلولهای بدن افراد مسن نمیتوانند با آن سازگار شوند.
تجزیه و تحلیل نویز فلیکر در بررسی مکانیسمهای عملکردی در روش BRT از اهمیت ویژهای برخوردار است، زیرا حضور آن در سیستمهای مختلف بیولوژیکی ثبت شده است. در این رابطه، میتوان فرض کرد که یک قانون اساسی طبیعت وجود دارد که برای همه مظاهر پدیده نویز فلیکر جهانی است. برخلاف نویز سفید که هیچ حافظهای (اطلاعاتی) از رویدادهای گذشته ندارد، نویز 1/f فرآیندی است که تأثیر رویدادهای گذشته را بر آینده منعکس میکند. فرآیندی که حافظه (اطلاعات) دارد. نویز فلیکر ” روندهای توسعه سیستم را تسریع میبخشد و دادهها را “متمرکز” میکند، بنابراین مقادیر متغیرهای وضعیت سیستم و تأثیر رویدادهای گذشته بر رفتار فعلی سیستم را تعیین میکند. چنانچه نویز 1/f به شدت به گذشته وابسته است توصیه میشود مقدار اطلاعاتی را که این فرآیند “به خاطر میآورد” ارائه شود. چکیده آن را به عنوان اعداد نشان میدهدکه در نویز سفید تعداد اعداد مورد نیاز صفر و با نویز براونی برابر با یک و در مورد نویز 1/f صدها عدد مورد نیاز است. بنابراین، مدلهایی که برای توصیف نویز 1/f پیشنهاد شدهاند، میتوانند برای توضیح مکانیسمهای ذخیره و انتقال اطلاعاتی که در روش BRT درونزا در فرآیند جداسازی و پردازش نوسانهای طبیعی بدن انسان مورد استفاده قرار میگیرد، استفاده کرد.
درمان بیورزنانس آندوژنی بعنوان یک سیستم کنترلگر
استفاده از سیگنالهای بیوالکتریکی خود شخص در BRT درونزا به طور جدایی ناپذیری با الگوریتمهای تحلیلگر و پردازشکننده مرتبط است، که اثربخشی و کفایت اقدامات درمانی کاربردی یک پزشک را تعیین و افزایش اثربخشی درمان را ممکن میسازد. از نقطه نظر تئوری “کنترل”، هر موجود چند-سلولی پیچیدهای، از جمله بدن انسان را میتوان به عنوان یک حلقه کنترلی هموستاتک توصیف کرد. این ویژگی موجودات زنده منجر به بازیابی سلامت عملکرد آنها با ایجاد یک حلقه کنترل خارجی میشود که در آن پردازش اضافی سیگنال درونزا برای حفظ هموستاز همراه با سیگنالهای درمانی خارجی انجام میشود.
فرآیندهای کنترلی در سیستمهای بیولوژیکی پیچیده با انواع مختلفی از تعامل، وابسته به فرکانس هستند، که در آن وجود سیستمهای بازخوردی و کانالهای انتقال اطلاعات در بدن نقش مهمی ایفا میکند.
در درمان بیورزونانس آندوژنی، تولید یک سیگنال کنترلگر با امکان انتخاب ویژگی وزن از نوسانات الکترومغناطیسی خود بدن مد نظر میباشد. حلقه کنترلگر خارجی با هدف بهینهسازی سیگنال جهت حفظ سلامت عملکردی به عنوان حلقه تشخیصی و درمانی شناخته میشود.
سازماندهی حلقه خارجی BRT در شکل 2.6نشان داده شده است. مطالعات تجربی و بالینی انجام شده نشان میدهد که هنگام سازماندهی یک حلقه کنترلگر خارجی، بدن نه تنها هموستاز خود را در طول درمان بازیابی میکند، بلکه توانایی اولیه برای انتخاب وزن-طیفی مناسب که منجر به بهبودی بالینی بیمار میشود را فراهم میکند.
سیگنال کنترل درونی بدن در حلقه کنترل خارجی به 2 جزء تقسیم میشود:
- فیزیولوژیکی، مربوط به حفظ هموستاز بدن؛
- پاتولوژیک، نشان دهنده مانعی است که مانع از حفظ هموستازی میشود که در طول یک بیماری رخ میدهد.
شکل 2.6. سازماندهی سیگنال کنترل دورنی بدون در یک حلقه کنترل خارجی در BRT درونزا
جزء پاتولوژیک برای به دست آوردن یک سیگنال درمانی مناسب جهت سرکوب تظاهرات آن در بدن تحت پردازش ویژه قرار میگیرد و میتوان از میدانهای الکترومغناطیسی خارجی در فرآیند پردازش استفاده کرد. جزء فیزیولوژیکی سیگنال کنترل درونی بدن بدون تغییر باقی میماند یا تقویت میشود. سپس هر دو جزء با هم ترکیب شده و به بدن ارسال می شوند. به طور کلی، حلقه کنترل خارجی را میتوان به صورت نمادین به صورت زیر نشان داد:
S = F(SF , SP , SVN)
چنانچه S سیگنال درمانیSF ;جزء فیزیولوژیکی سیگنال کنترلی خود بدن است SP ;جزء پاتولوژیک سیگنال کنترل خود بدن است SVN; میدانهای خارجی؛
پس از جداسازی فرکانسی، فیلترینگ و پردازش مکانی-زمانی و فرکانسی در بخش سخت افزاری (دستگاه BRT درونزا)، حلقه کنترل خارجی با سیگنالهای الکترومغناطیسی بدن در معرض تطبیقپذیری قرار میگیرند و در نهایت سیگنال درمانی پردازش شده به بدن بازگردانده یا ارسال می شود (شکل 2.7).
شکل 2.7. پیاده سازی حلقه کنترل خارجی با استفاده از دستگاه BRT درون زا
در حالت کلی، روش پردازش مشترک سیگنالهای داخلی بدن و میدانهای خارجی بدن با معیارهای مشخص شده برای سرکوب پاتولوژیک و تقویت اجزای فیزیولوژیکی سیگنال داخلی بدن تعیین میشود و این بخش تطبیقپذیری به استراتژی درمانی پزشک معالج بستگی دارد. بطور کلی انتخاب نسبت دامنه، فاز و ویژگیهای طیفی مناسب بستگی به میزان سرکوب نوسانات پاتولوژیک و تقویت سیگنال فیزیولوژیک در محل مشخص فرآیند پاتولوژیک در بدن دارد.
بیورزونانس درمانی برونزا یا BRT برونزا
مقدمه
در پزشکی نوین از نوعی روش درمانی که مبتنی بر نوسانات الکتریکی، میدانهای الکترومغناطیسی و ارتعاشات بدن انسانی است، استفاده میشود. این نوع روش درمان با نام بیورزونانس[2] شناخته میشود و امروز به طور گستردهای مورد توجه قرار گرفته است. روش بیورزونانس بر اساس ایدههای تجربی که اولین بار توسط دکتر فرانس مورل[3] در سال ۱۹۷۷ ارائه شد، بنا شده است. پس از آن فرانس مورل به همراه مهندس اریک راشا[4] یک روش درمانی با نام اولیه MORA که از ترکیب نام Morell–Rasche گرفته شده بود، ارائه کردند. بعدها از نامهای دیگری چون درمان بیورزونانس، درمان بیورزونانس MORA، درمان اطلاعات بیوفیزیکال، درمان بیوفیزیکال MORA، درمان بیوانفورماتیک که جملگی از تحریک الکترومغناطیسی با فرکانس پایین را به کار میبردند، استفاده کردند. در حالیکه علیرغم تمام اسامی بکار رفته فوق برای بیورزونانس، این روش بر اساس همان فرضیهی فرانس مورل کار میکند. فرانس مورل، طیف کامل میدان الکترومغناطیسی و تششعات، شامل طیف بینایی را به عنوان حامل اطلاعات مهم بیولوژیکی که میتواند در درمان مورد استفاده قرار گیرد، در نظر گرفت.
در درمان BRT ارائه شده توسط فرانس مورل علاوه بر ارتعاشات الکتریکی خود بیمار (BRT درونزا) از ارتعاشات و میدان الکترومغناطیسی برونزا (BRT برونزا) نیز استفاده میشود. دو نوع BRT وجود دارد: درونزا و برونزا. این دو نوع BRT علی رغم عملکرد مشترک در نحوه درمان، از نظر سخت افزاری و روش استفاده متفاوت هستند.BRT برونزا به دو صورت انجام میشود؛ استفاده از ارتعاشات الکتریکی با بکارگیری الکترودهای تماسی و استفاده از میدانهای مغناطیسی متناوب به کمک ابزارهای مغناطیس درمانی بصورت غیر تماسی. اثر خاص یا رزونانسی درمانهای برونزا مستقل از محل تحریک BAP[5] بوده در حالیکه دقت انتخاب فرکانس و چگونگی کاربرد آن تعیین کننده میباشد. فرآیند درمان BRT برونزا تفاوتهایی با BRT درونزا دارد و به ویژگیهای سیگنال خارجی استفاده شده وابسته میباشد. یک سیگنال خارجی با ماهیت الکتریکی یا الکترومغناطیسی اگر تمایل به همگامسازی (رزونانس) با تعداد زیادی از فرآیندهای پیچیده ریتمیک داشته باشد، باعث واکنش در بدن میشود. همگامسازی یا روزنانس زمانی رخ میدهد که فرکانس نوسانات دو یا چند سیستم با هم برابر باشد و در هم ضرب شود. در درمانهای برونزا نوسانات یک سیگنال خارجی (همزمانکننده) بر نوسانات موجود در سیستم داخلی بدن تأثیر میگذارد. در اکثر موارد با جفت شدن دقیق فرکانسها، ارتعاشات درون سیستم همزمان و یا متوقف میشود. باید توجه کرد که در BRT برونزا، اثرات معکوس به طور کامل حذف شده است، این امر تفاوت قابل توجهی با BRT درونزا دارد.
چنانچه کدها و انتقال اطلاعات سیستمهای بیولوژیک توسط نوسانات و پالسهای الکتریکی و الکترومغناطیسی مطابق با فرکانس مربوطه صورت گیرد، تغییر فرکانس و نیز دامنه سیگنالهای خارجی الکترومغناطیس میتواند بر تنظیم سیستمیک عملکرد بدن تأثیر بگذارد. با این وجود، این تغییرات نمیتواند بصورت دلخواه باشد، بعبارت دیگر نمیتوان سیگنالی غیر معمول و خلاف دینامیک بدن انسان به آن تحمیل نمود. بعنوان مثال در استفاده از فرکانسهایی که به صورت آشکار با نوسانات بدن تفاوت دارند، پدیده روزنانس اتفاق نمیافتد. در چنین مواردی تنها راه تعیین تجربی فرکانسها همراه با اثرات درمانی آن در آزمایشگاه و مقایسه آن با نتایج بالینی بدست آمده حین فرایند درمان میباشد. به همین دلیل در روش BRT برونزا، اثرات درمانی BRT براساس رزونانس استوکاستیک[6] میباشد. در BRT برونزا اطلاعات و طیف سیگنالهای خارجی نقش مهمی را ایفا میکند. بدین لحاظ همزمانی (همفرکانس شدن یا رزونانس) در این موارد، یک ویژگی استوکاستیک (تصادفی) دارد. همزمانی استوچاستیک[7] و فرایند رزونانس بر تنظیم عملکرد ارگانیسمها، ثبات فرآیندهای دینامیک و تقویت سیگنالهای متناوب بدن، زمانیکه از نظر ویژگیهای فاز فرکانسی بر هم منطبق شوند، تاثیرگذار میباشد.
در BRT برونزا درمان توسط یک یا دستهای از فرکانسهای معین انجام میشود که مقادیر این فرکانسها بصورت تجربی تعیین و در شرایط آزمایشگاهی و کلینیکی تست شدهاند. آن دسته از پالسها با دامنه و شکل مشخصی که بتواند سطحی لازم از همسانسازی یا رزونانس را فراهم آورد، اثر درمانی را تعیین مینماید. در BRT برونزا عمدتاً از میدان مغناطیسی متناوب و یا نوسانی استفاده میشود لذا باید مکانیسمهای عمومی و اثرات بیولوژیک و درمانی آنها را در نظر گرفت. مولکولهای بافتهای بدن (به استثنا هموگلوبین حاوی آهن) پارامگنتیک[8] و دیامگنتیک[9] ضعیف هستند، بنابراین آنها ارزش مغناطیسی قابل ملاحظهای ندارند. به همین دلیل هنگامیکه بدن در معرض میدان مغناطیسی متناوب در محدوده فرکانسی صفر تا ده هزار کیلوهرتز قرار میگیرد، اثر قابل ملاحظهای بر آنها گذاشته نمیشود و تضعیف نوسانات میدان مغناطیسی در بافتهای بدن مشابه تأثیر آن میدان بر فضای باز خواهد بود.
اثرات بیولوژیک میدانهای مغناطیسی متناوب حاصل از القای مغناطیسی، بر اساس قانون فارادی توصیف میشود؛ بدین صورت که میدان مغناطیسی متناوب سبب بوجود آمدن اختلاف پتانسیل و جریانهای الکتریکی در بافتها و ارگانهای بدن میشود. هدایتپذیری الکتریکی بافتها و سلولهای مختلف بدن با توجه به فرکانسها و تفاوتهایی که دارن، متفاوت میباشد و از اهمیت بسیاری برخوردار است. بر همین اساس طیف گستردهای از اثرات درمانی و بیولوژیک هنگام مواجهه با میدان مغناطیسی متناوب دیده میشود. اطلاعات قابل دسترس در خصوص اثرگذاری میدان مغناطیسی متناوب بر انسان نشان میدهد که جریانات تحریکی با چگالی کمتر از 10 MA/m2 هیچ اثر بیولوژیک مضری ندارد. بنا بر مفاهیم الکتروفیزیولوژیک کلاسیک باید بر بزرگی جریانهای القایی با چگالی بیشتر از 100 MA/m2 که برای سلامت انسان خطرناک هستند متمرکز شویم چرا که این جریانات از آستانه تحریک الکتریکی ساختارها و بافتهای بدن فراتر میروند. در BRT برونزا شدت میدان مغناطیسی متناوب جهت دستیابی به اثرات درمانی، هدفمند شدهاست و بنابر این جریانات به کار برده شده در این روش به طور قابل توجهی از جریانهای القایی که برای بافتهای بدن خطرناک هستند، شدت کمتری دارند.
جریانات موضعی و پتانسیل القایی در ارگانها و بافتها بدن با فرکانس معین بکار رفته در روش BRT برونزا منجر به همزمانی استوکاستیک در تواتر و شکل نوسانات میشود که کمک قابل ملاحظهای به رمزگذاری و انتقال اطلاعات در بدن و ایجاد یک اثر درمانی میکند. باید توجه کرد که پدیده رزونانس استوکاستیک یا همان همزمانی استوکاستیک نه تنها در سطح کل ارگانیسم بلکه در سطح یک سلول نیز بروز مینماید. این نکته ظاهراً منطقی برای روشی جدید در درمان برخی بیماریهای عفونی در انسان محسوب میشود.
در روش BRT برونزا با فرکانسهای ثابت، از فرکانسهای جداگانهای برای شرایط بیماریزای مختلف و همچنین فرکانسهای گوناگون سیستمها و ارگانها استفاده میشود. برای سهولت استفاده، این فرکانسها توسط متدها و یا نویسندگان مختلفی دستهبندی شدهاند. آنها بر اساس اثرات، ارگانها و نوزولوژی[10] طبقهبندی شدهاند.
ماهیت روش BRT برونزا چیست؟
هر شکلی از حیات طیف منحصر به فرد خود را از نوسانات الکترومغناطیسی دارد، یعنی هر ماکرو/ میکروارگانیسم دارای طیف فرکانس خاص خود است. هر واحد ساختاری بدن نیز با یک طیف فرکانسی مشخص مطابقت دارد. توسعه فرآیندهای پاتولوژیک منجر به تغییر در این طیف فرکانس به شکل ظهور نوسانات پاتولوژیک (ناهماهنگ) میشود. نوسانات دورهای ساختارها و سیستمهای بدن در روند زندگی، میتوانند ریتم خود را تحت تأثیر عوامل خارجی تغییر دهند (فرآیند کرونوبیولوژیک). دانستن پارامترهای فرکانسی عملکرد یک اندام خاص در وضعیت نرمال یا سالم، میتواند بر اندام یا سیستم درگیر با عامل بیماریزا با انتخاب نوسانات الکترومغناطیسی خاص تأثیر بگذارد و عملکرد آن را به ریتم طبیعی نزدیک کند.
درمان بیوروزنانس برونزا (BRT برونزا) یک روش درمانی با نوسانات الکترومغناطیسی خارجی است که با آن بدن انسان، اندامها و سیستمهای منفرد و همچنین میکروارگانیسمهای موجود در آن وارد رزونانس میشوند. ایده اصلی استفاده از رزونانس در پزشکی این است که با انتخاب صحیح فرکانس درمانی، میتوان نوسانات طبیعی (فیزیولوژیکی) را در یک سیستم بیولوژیکی تقویت کرد. این اثر رزونانت، بافتها و اندامها را به حالت طبیعی میرساند و علائم بیماریهای اکتسابی را که بر ساختارهای ارثی تأثیری نداشتهاند را از بین میبرد.
ورود باکتریها، ویروسها، قارچها، کرمها و غیره نیز منجر به تغییر در طیف نوسانات فیزیولوژیکی میشود. هر یک از این نوع ارگانیسمها با محدوده فرکانسی خاص خود مشخص میشوند. میکروارگانیسمهای بیماریزا با داشتن یک ویژگی طیفی موج خاص تنها در صورتی میتوانند وجود داشته باشند که ارتعاشات تحریف شده خاصی در سیستم بیولوژیکی وجود داشته باشد و هنگامی که ارتعاشات پاتولوژیک از بین میروند، میکروارگانیسمهای بیماریزا از تکثیر متوقف میشوند و از بین میروند. در روش BRT برونزا با بکارگیری مجموعهای از فرکانسهای رزونانت معین، به فرآیند تخریب قارچهای مهاجم، ویروسها، باکتریها، تک یاختهها، کرمها کمک میکند و سموم تولید شده را از بدن دفع مینماید.
استفاده از روش BRT برونزا به صورت تک-درمانی یا در ترکیب با سایر روش های درمانی و پیشگیری کننده، نتیجه درمانی پایدار بالایی را به همراه دارد که باعث افزایش اثربخشی درمان و پیشگیری و کاهش طول مدت درمان می شود.
مکانیسم عملکرد بیولوژیکال در روش درمانی BRT برونزا
مسئله مکانیسمهای تأثیر میدانهای مغناطیسی متناوب بر روی اجسام بیولوژیکی سالها مورد بحث قرار گرفته است و تعاملات فیزیکی آنان همچنان در حال بررسی میباشد. به طور کلی، تعامل میدانهای مغناطیسی متناوب با محیطهای رسانا مختلف را میتوان به صورت الکترودینامیکی یا مگنتومکانیکال در نظر گرفت. اثرات الکترودینامیکی زمانی ایجاد میشوند که میدانهای مغناطیسی با بارهای متحرک (یونها) تعامل داشته باشند، که به القای پتانسیلها و جریانهای الکتریکی کمک میکند. پدیدههای مگنتومکانیکال شامل اثرات جهتگیری بر مجموعه ماکرومولکولها در میدانهای همگن و جابجایی مولکولهای پارامغناطیس و فرومغناطیسی در میدانهای گرادیان قوی میباشد.
تعامل میدانهای مغناطیسی متناوب با بافتهای بیولوژیکی در سطوح ماکرو و میکروسکوپی به شکلگیری جریانهای در گردش از طریق مکانیسم القای مغناطیسی کمک میکند و به دو روش زیر تحقق مییابد:
- تعاملهای الکترودینامیکی میدانهای مغناطیسی متناوب با یونهای متحرک موجود در بافتها شامل تحریک نیروهای لورنتس است که میدانها و جریانهای القایی را افزایش میدهد. این برهمکنش اساس پتانسیلهای القای مغناطیسی در سیستم جریان خون است که تحت تأثیر میدانهای مغناطیسی متناوب فرکانس پایین مورد مطالعه قرار گرفتند.
- جریانهای فارادی که میدانهای مغناطیسی متناوب بر اساس قانون القاء فارادی در بافتها القا میکنند که میتواند زمینه تحریک بافتهای تحریک پذیر الکتریکی را فراهم کنند. برخی از دادهها نشان میدهند که میدانهای مغناطیسی میتوانند با القای جریانهای لوکال به سرعت بر بسیاری از سیستمهای سلولی و بافتی تأثیر بگذارند، سطوحی که بالاتر از سطوح طبیعی هستند. این اثر میتواند به عنوان پایهای برای طیف گستردهای از اثرات بیولوژیکی مشاهده شده در هنگام قرار گرفتن در معرض میدانهای مغناطیسی باشد.
از نظر پدیدارشناسی تاثیر میدانهای مغناطیسی متناوب بر واکنشهای مواد بیولوژیکی را میتوان به صورتهای زیر توصیف کرد:
الف) القای پتانسیلهای الکتریکی در سیستم گردش خون؛
ب) القای طیف وسیعی از تغییرات توسط میدانهای مغناطیسی متناوب در سطوح سلولی و بافتی با چگالی جریان القایی بیش از mA/m210، چنانچه بسیاری از این اثرات ناشی از تعامل با اجزای غشای سلولی است.
در میان مکانیسمهای متعدد پیشنهادی برای تعاملات مستقیم میدانهای مغناطیسی متناوب با بدن انسان سه مورد محتملتر هستند: جریانهای الکتریکی القایی در شبکههای عصبی، فرآیندهای رادیکال آزاد و مگنتیت بیوژنیک (مواد بیولوژیکی داخل بدن که خاصیت مغناطیسی دارند).
جریانهای الکتریکی القا شده در بافت ها توسط میدانهای مغناطیسی متناوب به طور مستقیم رشتههای عصبی منفرد را هنگامی که قدرت میدان داخلی از چند V/m فراتر میرود، تحریک میکند. برخلاف سلولهای منفرد، جریانهای بسیار ضعیفتر میتوانند بر انتقال سیناپسی در شبکههای عصبی تأثیر بگذارند. چنین پردازش سیگنال توسط سیستم عصبی معمولاً توسط ارگانیسمهای چند سلولی برای شناسایی و پاسخ به سیگنالهای ضعیف محیطی استفاده می شود. فرض بر این است که حد پایین شدت سیگنال مشخص شده توسط شبکه عصبی 1 mV/m است، اما با توجه به آخرین دادهها، مقادیر آستانه در محدوده 10-100 mV/m محتملتر به نظر میرسد .
مکانیسم رادیکال آزاد یکی از مسیرهای محتمل برای عمل بیولوژیکی میدانهای مغناطیسی متناوب است که در سطح سلولی، بافتی و بیشتر در سطح ارگانیسم از طریق مجموعهای از واکنشهای بیوشیمیایی تحقق مییابد. توانایی میدانهای مغناطیسی متناوب برای ایجاد تغییرات قابل توجه در متابولیسم و عملکرد سلولی، ظاهراً از طریق تولید گونههای اکسیژن فعال که میتواند در اثرات بیولوژیکی پیشرو باشد.
کریستالهای مگنتیت، کریستالهای کوچک فرومغناطیسی اکسیدهای آهن با اشکال مختلف) مواد فرومغناطیسی با منشأ بیولوژیکی – مگنتیت بیوژن (Fe3O4 در بافتهای حیوانی و انسانی وجود دارند و در داخل سلولها به شکل مگنتوزومها تجمع مییابند. محاسبات مدرن نشان میدهد که حد پایین تأثیر میدانهای مغناطیسی متناوب بر کریستالهای مگنتیت در حدT µ است. بر اساس نتایج تأثیر میدانهای مغناطیسی متناوب خارجی بر سلولهای بدن نیز از طریق این مکانیسم قابل انجام میباشد. با این حال، تحت شرایط خاصی مگنتوزومها میتوانند نقش کلیدی به ویژه در شکلگیری حافظه بلندمدت انسان داشته باشند و در ظهور و توسعه آسیبشناسیهای مختلف شرکت کنند. اخیراً همراه با محتوای طبیعی ذرات مگنتیت در بدن، مشکل کانیهای بیماریزا بهویژه در سیستم قلبی عروقی که در نتیجه آلودگیهای محیطی است، مورد بررسی قرار گرفته است.
رزونانس استوکستیک (تصادفی) به عنوان مکانیسم کلی اثر بیورزونانس تراپی درونزا و برونزا
در روشBRT درونزا و برونزا با وجود تفاوت در اصل تشکیل عامل واکنش، رزونانس تصادفی به عنوان مکانیسم کلی عمل درمانی نقش مهمی دارد. قرارگرفتن در معرض میدانهای مغناطیسی در حالت ریتمیک (پالسی) در روشBRT برونزا سبب ایجاد تحریک و هدایت در بدن میشود که در نتیجه آن سطح تعاملات فیزیولوژیکی افزایش مییابد. در عین حال، بدلیل تفاوتهایی که در مکانیسم بیولوژیکی روشهای BRT درونزا و برونزا وجود دارد، اثرات درمانی هر روش متفاوت میباشد. رزونانس تصادفی در BRT درونزا شامل غلبه بر آستانه و دریافت پاسخ در فرآیند تقویت سیگنال تأثیرگذار (درمانی) در نتیجه آزاد شدن انرژی از نویز پهنای باند است درحالیکه در BRT اگزوژنی، هنگام استفاده از میدانهای مغناطیسی متناوب خارجی با فرکانسهای خاص، رزونانس تصادفی نقش اصلی را ایفا میکند. این مکانیسم مبتنی بر مدولاسیون همزمان کانالهای ولتاژدار (Na+، k+، Ca+2) غشای سلولی توسط میدانهای مغناطیسی متناوب خارجی است که به مدولاسیون جریانهای انتقال یون تبدیل میشود. وجود تعداد بالای کانال یونی در غشای سلولی میتوان آنها را بهعنوان گیرندههای اولیه سیگنالهای خارجی در نظر گرفت. در نتیجه، تقویت رزونانسی سیگنال اصلی رخ میدهد که میتواند به ده ها و صدها برابر برسد و منجر به افزایش نسبت سیگنال به نویز شود. بنابراین، اثر درمانی BRT اگزوژن با وارد کردن یک سیگنال خارجی به سیستم بیولوژیکی، در نتیجهی رزونانس تصادفی، فرکانس و زمان ریتمهای درونزا بدن با نوسان لحظهای فرآیندهای فیزیولوژیکی در بدن حاصل میشود. بر این اساس، انتخاب فرکانسهای بیولوژیکی مهم برای BRT اگزوژن بسیار مهم است که اثر حاصل از آن منجر به یک اثر درمانی میشود. چنین انتخابی میتواند هم به صورت تجربی و هم تجربی بر اساس نتایج بالینی، به دست آمده در طول کاربرد درمانی فرکانسهای انتخاب شده محقق شود. در پایان میتوان اشاره کرد که رزونانس تصادفی در حال حاضر یکی از قابل قبولترین مفاهیم نظری است که مکانیسمهای عملکرد درمانی BRT درونزا و برونزا را توصیف مینماید.
موارد استفاده و منع استفاده از روش BRT برونزا
موارد مجاز در بکارگیری از این روش:
- اختلالات عملکردی اندامهای مختلف
- بیماریهای سیستم عصبی و ارگانهای حسی
- سندرمهای درد با نقطه شروع و مکان متفاوت
- بیماریهای سیستم گردش خون، تنفسی و دستگاه گوارش
- بیماریهای پوستی و بافت زیر جلدی
- بیماریهای سیستم اسکلتی عضلانی
- بیماریهای ارگانهای دستگاه تناسلی و ادراری
- زخمهای دیرترمیم شونده، خونریزی و فرآیندهای التهابی حاد و مزمن (ویروسی، باکتریال، قارچی و …)، مسمومیتهای قارچی
موارد غیر مجاز در بکارگیری از این روش:
- نئوپلاسمهای خوشخیم و بدخیم
- اختلالات انعقاد خون، اختلالات حاد گردش خون عروق کرونر قلبی و مغزی
- حاملگی و صرع
- بیمارانی که پیسمیکر دارند
- بیمارانی که تحمل جریانات الکتریکی را ندارند
- بیماریها و آسیبهای پوستی در محلی که تحریک الکتریکی صورت میگیرد
- در وضعیت هیجان ذهنی حاد یا مستی
تجهیزات و ملزومات فنی مورد نیاز
روشهای تشخیصی و درمانی مورد استفاده در این متد با میتواند با تجهیزات پزشکی زیر انجام شود:
- دستگاه تشخیصی-درمانی الکتروپانکچر، الکترومغناطیس و نور درمانیMINI-EXPERT شامل دو دستگاه MINI-EXPERT-DT، MINI-EXPERT-TT رجیسترشده با شماره: RZN 2014/1393 به کمک نقاط فعال بیولوژیک BAP[11] و نواحی فعالی بیولوژیک BAZ[12]
- دستگاه درمانی بیورزونانس IMEDIS-BRT و IMEDIS-BRT-PC برای نقاط و نواحی فعال بیولوژیک ریجستر شده با شماره: RZU 2014/1396
- دستگاه تشخیصی-درمانی الکتروپانکچر، تست دارویی، درمان بیورزونانس و الکترومغناطیس و نور درمانی IMEDIS-EXPERT برای نقاط و نواحی فعال بیولوژیک رجیستر شده به شماره: FSR 2010/08232
استفاده از دستگاههای فوق با دستورالعملهای فنی سختافزاری و نرمافزاری مطابق با دفترچه راهنمای کاربر صورت میپذیرد.
شرح استفاده از روش بیورزونانس برونزا
شرایط عمومی
هر یک از تجهیزات فوق از یک بخش درمانی برخوردار است که میتواند پالسهایی با فرکانسهای مشخص برای اصلاح اختلالات ارگانها و عملکرد آنها تولید نماید. این فرکانسها میتواند توسط پزشک به صورت دستی و آنی و یا به صورت برنامههایی مشخص زمان دار بکار گرفته شود، مانند برنامههای مدون درمانی با فرکانسهای منطبق بر ریتم مغزی که توسط مرکز IMEDIS در دستگاهها تعبیه شدهاند. در تجهیزات فوق الذکر شرکت ایمیدیس برای هر یک از بیماریهای خاص مانند بیماریهای ناشی از باکتری، ویروسها، انگلها، کرمها و قارچها فرکانسی معین در نظر گرفته است. باید توجه کرد که پالسهای نوسانی با تناوب تکرار شونده، هارمونی یا همسازی بالاتری ایجاد خواهند کرد که این طیف فرکانسی میتواند محدوده چند مگاهرتز و بالاتر را شامل شود.
بیماران به دو روش مختلف میتوانند در معرض جریان الکتریکی (تماسی) با استفاده از الکترودهای فلزی و الکترودهای ساخته شده از لاستیک رسانا و یا میدان مغناطیسی (غیرتماسی) با استفاده از ابزارهای مختلف بکاررفته در مغناطیس درمانی همچون سلفها به شکل “حلقه” یا “کمربند” قرار گیرند. محل صحیح قرارگیری الکترودها و القاگرها در درمان بسیار مهم میباشد. میتوان آنها را مستقیم روی منطقهای از بدن و یا در محل برآمدگی بدن قرار داد. همچنین الکترودهای فلزی و پلاستیکی رسانا را میتوان به طور مستقیم روی پوست منطقه مبتلا نیز قرار داد. با استفاده از “کمربند ” القاگر مغناطیسی تقریباً میتوان تمام ارگانها را پوشش داد (با قرار دادن کمربند بر روی جلو و پشت و حتی کنار ارگان).
قوانین عمومی عبارتند از:
- الکترودهای دستی که عمدتاً برای درمان ارگانهای بالای دیافراگم به کار میرود.
- الکترودهای پایی که عمدتاً برای درمان ارگانهای پایین دیافراگم به کار میرود.
با توجه به اینکه سیستم مریدینها از تمام قسمتهای بدن عبور میکند از هر دو الکترودهای دست و پا برای درمان بخشهای مختلف بدن استفاده میشود. جهت افزایش اثرات درمانی امکان استفاده همزمان از هر دو الکترود دست و پا و یا القاگرهای مغناطیسی وجود دارد. آنچه که حائز اهمیت میباشد آن است که پا به درستی برروی الکترودهای پایی قرار گیرد و بخوبی با آنها در تماس باشد. علاوه بر آن میتوانید با مرطوب کردن کف پا تماس الکتریکی را بهبود بخشید. شدت نواسات (دامنه موج) در زمان الکتروتراپی را میتوان از طریق آستانه حساسیت بیمار تنظیم نمود تا اثرات درمانی مورد نظر حاصل شود. شدت امواج حین درمان بر اساس روش VRT “IMEDIS-TEST” تعیین میشود. در اکثر موارد، شدت قابل تحمل و مؤثر حین درمان در دستگاه حدود 30 C.U. میباشد. به منظور حفظ و تکمیل فرآیند درمان، امکان انتقال برنامه درمانی بر یک حامل اطلاعات (مانند گرانول قندی) و مصرف خوراکی آن برای دو تا سه بار در هفته وجود دارد. در شرایط حاد میتوان تعداد دفعات و مقدار دوز آن را افزایش داد.
شیوه استفاده از روش درمانی بیورزونانس برونزا (Exogenic BRT)
در درمان هر بیماری لازم است به یک سری از سؤالات استاندارد پاسخ داده شود:
- تشخیص بیماری یا سندروم بنا بر روشهای رایج
- تعیین دقیق جراحت و مشکل ارگان
- تغییرات پاتولوژیک بارز که به تعیین بیماریهای درونی کمک میکند، مانند التهاب، دیستروفی[13]، دیسکنزی[14] و غیره
- انتخاب محل قرارگیری آناتومیک و توپوگرافیک الکترودها یا UMT[15]
- انتخاب نوع درمان (الکتریکی یا مغناطیسی)، نوع و محل الکترودها یا UMT بروی بدن
- انتخاب دستگاه مرتبط
- تعیین بخشهای درمانی (انتخاب مُدهای مختلف و نحوه اعمال آن، ترتیب تغییرات مُدها)
- استراتژی دوره درمانی (تعداد جلسات در روز، هفته و غیره و طول دوره درمان)
قابل ذکر است روشهای R. VOLL یا VRT میتوانند به انتخاب رژیم درمانی صحیح و مؤثر کمک شایانی نماید.
پیامدهای احتمالی در روش درمانی بیورزونانس
در طول BRT ممکن است بیمار حس منحصر بفردی را تجربه کند، بطوریکه از نظر ادراکی در طول دوره درمان یک حس زوال در سطح سلامتی بیمار بروز نماید. این علائم فعالشدن نیروهای داخلی بدن با هدف درمان بیماری ناشی میشود.
عوارض احتمالی حین درمان BRT:
- استرس شدید که منجر به واکنشهای تطبیقی بدن میشود
- استفاده از الکل، داروهای توهمی مخصوصاً آنهایی که بروی سیتسم عصبی مرکزی اثر میگذارند، هورمونها
- تغییر غیر مجاز تجویزهای پزشک توسط بیمار
- از دست رفتن اعتماد بین بیمار و پزشک
با تشدید بارز بیماری، لازم است عملکرد وضعیتی بیمار بررسی و اصلاح گردد و یا درمان BRT موقتاً متوقف شود و با توجه به شرایط بالینی حاضر، درمان دقیقتری تجویز گردد.
[1] flicker
[2] BRT: Bioresonance therapy
[3] F. Morel
[4] E. Rasche
[5] BAP: Biological active point
[6]Stochastic: تصادفی
[7]Stochastic synchronization: همزمانی تصادفی یا استوچاستیک یک پدیده بنیادی در نوسانگرهای غیرخطی خودپایدار است که تحت تأثیر یک اثر متناوب قرار میگیرند یا با یکدیگر جفت میشوند
[8]Paramagnetic: موادی که الکترونهای جفت نشده در مدار الکترونی خود دارند و زمانیکه در میدان مغناطیسی قرار گیرند، در جهت میدان مغناطیسی، مغناطیسی میشوند
[9]Diamagnetic: موادی که تمام الکترونهای آن بصورت جفت شده میباشد و زمانیکه در میدان مغناطیسی قرار گیرند، در خلاف جهت میدان مغناطیسی، مغناطیسی میشوند
9 Nosology: دانش شناخت نوسودها؛ که محصولات حاصل از بافتهای بیمار یا ترشحات و اجساد میکروارگانیسمهای بیماری زا در بدن فرد هستند.
[11] Biological active point
[12] Biological active zone
[13] Dystrophy: به گروهی از بیماریها گفته میشود که باعث ضعف پیشرونده ناشی از کاهش توده عضلانی میشوند
[14] Dyskinesia: به حرکات کنترل نشده و غیر لرادی گفته میشود
UMT [15]: ابزارهای مغناطیس درمانی
[1] Franz Morel
[2] Erich Rasche
[3] Yu.V. Gotovsky
[4] EO.V. Gotovsky
[5] Ludwig von Bertalanffy