روش تست الکتروپانکچر بر اساس R. Voll
:
مقدمه
طب سوزنی الکتریکی به روش وول در آلمان توسط دکتر راینهولد وول[1] (1909-1988) کشف و توسعه یافت. او مردی با علایق همه جانبه بود. در ابتدا به تحصیل در رشته معماری پرداخت و سپس به رشته علوم فنی در دانشگاه فنی رفت. بعدها مدرک پزشکی گرفت.
دکتر وول سرطان مثانه گرفت. او با رویکرد طب سنتی موافق نبود. در عوض او به تنهایی راه حلی برای مشکل خود در طب سنتی چینی از طریق طب سوزنی پیدا کرد. پس از آن بیست سال دیگر از زندگی خود لذت برد.
دکتر وول و دوستش فریتز ورنر، مهندس الکترونیک، مطالعات فنی گستردهای در مورد خواص نقاط طب سوزنی چینی انجام دادند.
آنها با ابزار تشخیصی وول در سال 1953 کشف کردند که خواص فیزیکی پوست انسان در نقاط چینی بسیار متفاوت از سایر نقاط بدن انسان است. آنها با استفاده از یک اهممتر بسیار حساس دریافتند که مقاومت پوست در هر نقطه طب سوزنی بیست برابر کمتر از سایر نقاط پوست است.
این را میتوان با قانون معروف اهم نشان داد:
I = V / R
که I مخفف جریان (شدت) است. V مخفف ولتاژ است. R مخفف مقاومت است.
مشخص شد که در نقاط طب سوزنی:
I = 10-12 uA (میکرو آمپر)
V = 1.0-1.2 v (ولت)
R = 95 کیلو اهم (کیلو اهم)
در تمام نقاط دیگر مقاومت پوست حدود 20 برابر بیشتر است، R = 2000 کیلو اهم.
به این ترتیب نقاط طب سوزنی چینی با مقاومت کم خود مانند حوضچههای کوچک به نظر میرسند که جریان انرژی از نقطهای به نقطه دیگر براحتی در جریان است.
سپس آنها دریافتند که نقاط بسته به سلامت بیمار میتوانند مقاومت متفاوتی با حالت عادی داشته باشند. آنها کاملاً تصادفی به کشف سوم خود رسیدند. آنها دریافتند که اگر داروی مناسب را روی بدن اعمال کنند، سیگنال غیر طبیعی از نقطه میتواند به حالت عادی برگردد.
تایید شد که نقاط طب سوزنی را میتوان با درجه بالایی از دقت قرار داد. قطر آنها 1-3 میلی متر است.
در مدت اندکی دکتر وول متوجه شد که مریدنهای بدن انسان بیشتر از مریدنهای کلاسیک چینی است. او هشت مورد دیگر (“مریدنهای وول”) را در نمودار مریدنهای و نکات دیگری را نیز به مریدنهای چین اضافه کرد.
این آغاز توسعه شاخه جدیدی از طب طبیعی، Electro Acupuncture by Voll (EAV) است. اولین وسایل برای چنین اندازه گیریهایی به نامهای Diaterapankter یا Dermatron شناخته میشدند. سالهاست که از الکتریسیته برای تشخیص و درمان در علوم پزشکی استفاده میشود. در همین راستا بیش از نیم قرن است که روش تشخیصی و درمانی طب سوزنی الکتریکی توسط دکتر R. Voll (که به روش “EAV” معروف است) با موفقیت در معاینات بالینی و اضطراری در بیش از 100 کشور در سراسر جهان استفاده میشود. پزشکان با تخصصهای مختلف از جمله کارشناسان پزشکی آژانس ملی هوافضای ایالات متحده آمریکا (ناسا) از این روش استقبال زیادی کردند.
در سال 1966، دکتر R. Voll، به عنوان نویسنده روش EAV و به عنوان بنیانگذار انجمن بین المللی طب سوزنی الکتریکی، مدال طلای واتیکان – یکی از ارزشمندترین جوایز بین المللی- را دریافت کرد. اساس نظریه دکتر وول سیستم کلاسیک طب سوزنی شرقی است. روش EAV قادر به اثبات تجربی و بالینی تعامل کامل بین نقاط شناخته شده طب سوزنی و ساختارهای اندام-بافت مشخص بدن انسان است.
نقاط طب سوزنی در مقایسه با بافت اطراف دارای خواص الکتریکی متمایز هستند. مقاومت یا امپدانس بیوالکتریکی نقاط طب سوزنی بین حالتهای سالم و بیمار متفاوت است. طبق گفته وول، طب سوزنی الکتریکی روشی است که از یک اهممتر کالیبرهشده برای اندازهگیری امپدانس بیوالکتریک در نقاط خاصی از طب سوزنی واقع در دستها و پاها در پاسخ به تغییرات در عملکرد فیزیولوژیکی اندامها و ساختارها استفاده میکند.
دستگاههای طبسوزنی الکتریکی، امپدانس بیوالکتریکی نقاط طبسوزنی زمانی که موادی مانند داروهای مختلف شیمیایی، گیاهانی، مکملها و داروهای هومیوپاتی در یک مدار الکتریکی با بیمار قرار میگیرند را ارزیابی میکند.
دستگاههای الکترونیکی طراحی شده که از روش دکتر وول استفاده میکنند، امکان تشخیص سیگنالهای اطلاعاتی نقاط طب سوزنی و تبدیل آنها به زبان پزشکی رایج را به صورت قابل فهم از جمله: زبان علت، پاتوژنز، تشخیص نوزولوژیک و محل عامل عفونی را فراهم میآورد. یکی از مهمترین مزیتهای روش EAV پدیده آزمایش دارو میباشد. جنبههای فیزیکی این پدیده هنوز مورد بررسی قرار نگرفته است، با این حال، نتایج تجربی متعددی کارایی و اثربخشی بالای کاربرد این روش در انتخاب داروهای مناسب توسط این روش را ثابت کرده است.
در طول دهه 1960 در کره، پروفسور کیم بونگ[2] هان یک سری مطالعات بر روی سیستم مریدینی خرگوشها انجام داد. او با تزریق فسفر رادیواکتیو (32P) در نقاط طب سوزنی، سیستمی از لولههای ظریف را کشف کرد که مسیر مریدینهای طب سوزنی را دنبال میکردند. او دریافت که سیستم مریدینی به زیرسیستمهای مختلفی تقسیم میشود: درونی، بینابینی و بیرونی. او همچنین دریافت که سیستم مجرای مریدین مستقل از شبکه عروقی است. پروفسور کیم بر اساس آزمایشهای بسیاری بر روی گونههای مختلف حیوانی به این نتیجه رسید که سیستم مریدینی در عرض پانزده ساعت پس از لقاح ظاهر میشود و همچنین ممکن است نقش مهمی در تکثیر و تمایز تمام سلولهای بدن ایفا کند [2].
بعداً در سال 1985 در پاریس، ژان کلود داراس[3]، پیر دو ورنژول[4] و پیر آلبارد[5] آزمایشاتی را انجام دادند که حرکت انرژی در طول مریدینها را ردیابی میکرد. با تزریق محلولی حاوی یونهای عنصر رادیواکتیو تکنسیوم (99mTc)، حرکت این عنصر در مریدینها با سرعت حدود 5 سانتیمتر در دقیقه ثبت شد [3].
در مسکو، دکتر رومن آواکیان[6] با استفاده از یک میدان الکتریکی با ولتاژ و فرکانس بالا، آزمایشهایی انجام داد که نقاط طب سوزنی را قابل مشاهده کرد. زمانی که دست انسان در این میدان قرار میگیرد، این نقاط با درخشان شدن روی پوست نمایان میشوند. جالبترین بخش این آزمایش این واقعیت است که نقاط بسیار بیشتری از آنچه در مریدینهای کلاسیک چینی نشان داده شده است و حتی بیشتر از نقاط روی مریدینهای اضافی که توسط دکتر وول [4] یافت میشود، آشکار میکند.
دکتر یون دیمیترسکو[7] از رومانی با استفاده از روشی مشابه، روشی به نام الکترونوگرافی را توسعه داد که نقاط مریدینی تحریک شده را شناسایی و نمایش میدهد. مشخص شد که در طول اسکنهای الکتروگرافی فقط نقاطی ظاهر میشود که برخی از بیماریهای اندامها یا سیستمهای فرد را نشان میدهد [5].
دکتر وول نقاط مریدینهای کلاسیک چین را در بسیاری از موارد بالینی مطالعه کرد. او ارتباطی بین نقاط و موقعیت فیزیکی آنها بر روی اندامها یا عملکرد فیزیولوژیکی آنها پیدا کرد. در نتیجه او نقشههایی از مریدینهای چینی را منتشر کرد که شامل برخی نقاط جدید و نقشه مریدینهای اضافی وول بود [6]. او نقاط مریدینی چینی را بر اساس طب غربی تشریح کرد. او به این ترتیب بین طب سنتی چینی و طب غربی امروزی ارتباط برقرار کرد. علاوه بر این، از طریق کشف او که داروهای هومیوپاتی قادر به متعادل کردن مریدینها هستند، پلی بین طب چینی و هومیوپاتی ایجاد کرد [1].
ماهیت این است که یک داروی هومیوپاتی، به عنوان منبع انرژی تشدید کننده، قادر به حل عدم تعادل انرژی مریدین است. اگر دارو انرژی ارتعاشی متفاوتی داشته باشد، هیچ تغییری در خواندن دستگاه Voll ایجاد نمیکند. به این ترتیب دکتر وول سه شاخه اصلی از دانش شفا را با نام روش Electro Acupuncture توسط Voll ترکیب کرد.
روش اندازه گیری:
این روش بر اساس اندازهگیری مقاومت ویژه پوست در نقاط طب سوزنی با دستگاه Voll است. ابزار تشخیصی Voll (ابزار) یک ولتمتر (یا آمپرمتر یا اهممتر) حساس است. بیمار الکترود غیرفعال (کاتد) را در یک دست نگه میدارد و نقاط طب سوزنی از طریق تماس با الکترود دیگر (آند) آزمایش میشوند. این تجهیزات میتواند دیجیتال یا آنالوگ با مقیاس 1 تا 100 باشد که توسط دکتر وول پیشنهاد شده است.
اندازهگیری بدون درد است و جریان آنقدر ضعیف است (میکرو آمپر) که نمی تواند آسیبی ایجاد کند. مریدینها باید در هر دو طرف بدن – چپ و راست – آزمایش شوند. اغلب اوقات ممکن است تفاوتهای زیادی بین اندازه گیریهای سمت چپ و راست وجود داشته باشد. این نیاز به توجه ویژه دارد. مواد مورد آزمایش روی سینی مخصوص قرار میگیرند و اثر آنها اندازهگیری میشود.
مقدار بالای 50 نشان دهنده افزایش انرژی در نقطه است، در حالی که مقدار کمتر از 50 به معنای کمبود انرژی در این نقطه است.
مقادیر به صورت زیر تفسیر میشوند:
- 50 مقدار بهینه برای هر نقطه، شرایط عادی است.
- محدوده 40-60 اساساً طبیعی در نظر گرفته میشود.
- محدوده 60-65 نشان میدهد که نقطه تحت تحریک است.
- محدوده 65-75 نشان دهنده نقطه دچار برانگیختگی است.
- محدوده 75-85 نشان دهنده التهاب است.
- محدوده 85-100 نشان دهنده التهاب شدید است.
- محدوده 40-35 نشان دهنده شروع انحطاط است.
- محدوده 35-25 به معنای انحطاط پیشرونده است.
- مقادیر زیر 25 نشان دهنده تغییرات مخرب یا بدخیمی احتمالی است.
کورتیکواستروئیدها در اندازهگیریها تأثیر میگذارند. کورتیکواستروئیدها تمایل دارند به عنوان سرکوبگرهای قوی سیگنال عمل کنند و این اثر میتواند تا روزها پس از قطع دارو باقی بماند.
پوست نباید با تحت فشار زیاد قرار گیرد و نباید کبودی یا زخمی شود. نقاط مریدین روی سطح پوست نیستند بلکه در مزودرم قرار دارند و به عنوان نقاط رسانا از نقطهای به نقطه دیگر سیگنال میفرستند. فشار اعمال شده در حین اندازهگیری باید در هر نقطه متوسط و یکنواخت باشد. برای تسلط بر این نیاز به تمرین است. مهمتر از آن داشتن استراتژی برای عمل است: اندازهگیری را از کجا شروع کنیم، هر مقدار چه چیزی را نشان میدهد، چه کاری را مرحله به مرحله باید انجام دهیم.
هر مریدین طب سوزنی و هر نقطه در امتداد آن را میتوان با EAV آزمایش کرد. نقاط واقع بر تنه به ندرت مورد استفاده قرار میگیرند. نقاط روی بازوها و پاها بیشتر شناخته شده و به طور گسترده مورد استفاده قرار می گیرند.
گاهی اوقات نقاط خاصی که روی گوش قرار دارند (نقاط گوش) میتوانند بسیار مفید باشند. بسته به عمق دانش اپراتور از طب سوزنی، میتوان به تعداد مورد نیاز از نقاط بدنی اضافی استفاده کرد.
پدیدهای را میتوان مشاهده کرد که دکتر وول آن را “افت شاخص” نامید. این زمانی است که مقدار به حداکثر میرسد و سپس به طور ناگهانی و اساسی کاهش مییابد. این میتواند یک نشانه مهم از برخی آسیبشناسی در مریدین باشد.
بیشتر تمرینکنندگان وول ابتدا نقاط اصلی مریدین را اندازهگیری میکنند. این راحت است و باعث صرفه جویی در زمان می شود. اما اغلب این نکات برای ارائه تصویری از وضعیت کافی نیستند.
با روش EAV چه اقدامات تشخیصی و درمانی می توان انجام داد؟
EAV روشهای پزشکی بالینی معاصر را رد نمیکند. آزمایشات تشخیصی ضروری است و باید انجام شود. بهترین کار این است که ابزارها و تخصصهای پزشکی عمومی و حوزهها و روشهای مختلف درمانی دیگر را به صورت سینرژیک ترکیب کرده و از آنها استفاده کنید.
EAV برای تشخیص اینکه آیا برخی از مریدینها و نقاط در امتداد آنها مقادیر کمتر یا بالاتر از مقدار طبیعی دارند، بکار میرود. این بدان معنی است که انرژی در آن مریدینها متعادل نیست. EAV ممکن است با نتایج به دست آمده از آزمایش خون معمولی متفاوت باشد. آزمایش خون بر اساس اندازهگیری مقدار مواد آنتی بادیها، غلظت مواد یا سلولهای مختلف است. چنانچه تست EAV تغییرات در وضعیت انرژی اندامها را تشخیص میدهد. این میتواند اختلالات را خیلی زودتر از تظاهرات واقعی در سطح فیزیکی ثبت کند. متعاقباً این آزمایش نشان خواهد داد که چگونه میتوان تعادل انرژی بدن را اصلاح کرد.
EAV برای تعیین درمان شخصی برای هر بیمار نیز استفاده میشود: درمان، دوز، ترکیب مکملها و سازگاری با داروها.
اگر سیگنالی از یک پاتوژن ایجاد شود که بر انرژی برخی از مریدینها تأثیر بگذارد، این بدان معنا نیست که ما یک بیماری را تشخیص میدهیم. لوئی پاستور، پدر میکروب شناسی مدرن، در آخرین روزهای زندگی خود به دوستان خود گفت: “این میکروبها نیستند که ما باید نگران آنها باشیم. این زمین درونی ماست.»
اغلب پاتوژن میتواند وجود داشته باشد، اما انرژی و پارامترهای محیط داخلی (مانند اسیدیته، غلظت یون، پتانسیل کاهش اکسیداسیون و سایر شاخصهای بیوشیمیایی و بیوفیزیکی ارگانیسم) برای مدیریت پاتوژن و جلوگیری از آن به اندازه کافی خوب است. بر اساس گفته دکتر چارلز نیکول، برنده جایزه نوبل پزشکی، یک بیماری میتواند برای مدت بسیار طولانی در بدن وجود داشته باشد [7]. این امر به ویژه برای حضور پاتوژنهای داخل سلولی مانند ریکتزیا، کلامیدیا و ویروسها بسیار مهم است. با این حال، هنگامی که انرژی بدن کاهش می یابد، در نتیجه برخی از عوامل (این عفونت جدید، خستگی، استرس یا مشکل عاطفی) مرحله بالینی این بیماری پنهان آغاز میشود. به این معنا EAV اختلالات پنهان انرژی مریدینها را تشخیص میدهد و راهی برای جلوگیری از هرگونه عارضه آینده نشان میدهد. این طب پیشگیری است، آینده پزشکی. EAV میتواند یک مشکل را ماهها و سالها قبل از تظاهرات بالینی آن تشخیص دهد.
به طور موثر هر چیزی را میتوان با EAV آزمایش کرد: داروهای آلوپاتیک، داروهای هومیوپاتی، محصولات گیاهی، ویتامینها، مواد معدنی و سایر مکملها، کریستالها، مایعات، گازها، جواهرات، موهای حیوانات و بسیاری موارد دیگر. یکی از بخشهای مهم تست EAV، تست آلرژی است، از جمله برای آزمایش غذاها و بسیاری از مواد از محیط.
تست تحمل غذا جزء مهمی از تلاشها برای تعادل انرژی مریدینها میباشد. این یک ابزار ضروری از رویکرد کلنگر به سلامت انسان است.
آزمایشهای EAV که به صورت دورهای اجرا میشوند میتوانند تغییرات در وضعیت را ثبت کنند و از این رو به بهینهسازی و تنظیم درمان تجویز شده کمک کنند. تغییرات دینامیکی در داروهای تجویز شده یک عامل کلیدی برای دستیابی سریع به تعادل انرژی خوب است. بطور کلی میتوان کاربردهای روش EAV در تشخیص و درمان پزشکی را بصورت خلاصه نام برد:
- برآورد سریع وضعیت عملکردی هر اندام یا سیستم بافتی بدن انسان.
- تشخيص فرآيندهاي عفوني نهفته و ساير عوامل بيماريزا.
- امکان تشخیصهای پیشگیرانه وضعیت سلامت بیمار در مراحل مختلف پیش-بالینی یا تحت-بالینی (که رویکرد جدیدی در معاینات پزشکی پیشگیرانه است).
- امکان تجزیه و تحلیل معیارهای عینی به منظور تایید یا رد تشخیص احتمالی، جهت تفسیر مواردی که تشخیص آنها دشوار میباشد، شامل مواردی از ویژگیهای بالینی مبهم یک بیماری.
- تست دارو شامل تعیین سازگاری داروها و دوز آنها بدون (قبل از) ورود رودهای آنها.
- انتخاب مناسبترین درمان پزشکی، از جمله الکتروتراپی با جریان پالس فرکانس پایین.
- نظارت و بررسی سریع بر کارایی و اثربخشی دورههای دارویی و دورههای درمانی.
[1] Dr. Reinhold Voll
[3] Jean-Claude Darras
[4] Pierre de Vernejoul
[5] Pierre Albarede
[6] Dr. Romen Avakyan
[7] Dr. Ion Dimitrescu